فتنه در مرحله گذار وضعیت مدنیتی به ساحت تمدنی با آیات 190 تا 194 سوره بقره
در ادامه سلسله نشستهای تفسیری سوره بقره در ماه دی، به بازتحلیل جامعهشناخت فتنه در ضمن تفسیر آیات 190 تا 194 و نیز آیات هم مضمون با آن پرداخته شد.
آیات 190 تا 194 فصلی واقعی، ناگزیر و راهبردی از موقعیت در تطور جامعه مدنی مسلمانی و مؤثر در تحول تمدنی را موضوع خطوط اقدامی، تدبیری، سیاستی و رویکردی معرفی میکند. مسأله فتنه، در جامعه مدنی اسلامی و در ضمن مناسبات دولت ـ ملت، با چهار دهه تجربه انقلاب اسلامی به گونه آشکارتر خود را نشان داده است. حدود در تدبیر عادلانه مدنیت و در برهههای گذار تاریخی چنین جامعهای چیست؟ عیار فتنه در چنین جامعه دوره گذار چیست؟ برخورد با این دورههای گذار و از جمله مؤلفههای فتنه چگونه باشند؟ برای مثال آیا جریان ظهور خط فساد در نهادهای بالادستی دولت و دولتیان، خط فتنه است؟یا برای مثال، جنبشهای اعتراضی مدنی در چرایی توسعه آن فساد و یا ناکارآمدی، ناتوانی و خطاهای فزاینده سامان حاکمیتی. برجستهسازی الگوی مقابله با فتنه در جامعه اسلامی در مدنیت اسلامی، در این سوره از چشمانداز نقش تعیینکننده این گونه مؤلفه ها در کیفیت تحول از ساخت مدنی به دورههای گذار تمدنی است.
سوره بقره، الگوی خودبانی رشد را در قرائت علم الإجتماعی با چشمانداز درونزای مطالعات راهبری به قرائت تمدنی پیوند میزند و نقطههای راهبردی چشمانداز آغازینی در نظریهپردازی تغییر و تحول (مدنیت و تمدن) پیش رو میگذارد. یکی از این نقطههای راهبردی در سوره، بازخوانی جامعهشناخت فتنه در مرحله گذار وضعیت مدنیتی به ساحت تمدنی است.
چهار فراز طرح مسأله در سوره عبارتند از:
1ـ انما نحن فتنه و لا تکفر: آیه 102
2ـ الفتنه اشد من القتل: آیه 191
3ـ حتی لا تکون فتنه: آیه 193
4ـ الفتنه اکبر من القتل: آیه 217
فتنه، نشان رخداد پیچیده شده، انفجاری و نه چندان محسوس دوره گذار است. گویا که فراخوانی است برای اینکه:
1ـ روشنبین باشید که چه اتفاقات انفجاری در پشت پرده مهیای بروز تغییردهنده جدی است. تجربه چهار دهه انقلاب اسلامی، از منظر موضع تدبیر حاکمیتی، تصویرهایی به تناسب این موضع از نمونههای میدانی فتنه را در اختیار میگذارد.
2ـ سوره، افشاگری این مؤلفه استراتژیک را در حوادث اجتماعی منجر به رخدادهای بلندمدت دارد و از معدود مواردی است که با این تلقی استراتژیک، فراخوان به عملکردی راهبردی در شناسایی و انهدام آن دارد. باب مفاعله نشانه وضعیت بحرانی یک درگیری همه جانبه است. متفطن این رخداد باشیم و مهیای کیفیت برخورد با آن.
با آیه اول در سوره، خط بحرانآفرینی فتنه یا ملاک معنایی فتنه را گزاش میکنند. عیار فتنه چیست و به تعبیری علم الاجتماعی، عیار معنیدارسازی غلط، حادثههای اجتماعی نقطههای گذار کدام است؟ خطوط پشت پردهای ایجاد بحران در جهتگیری بایسته حرکت اجتماعی به قصد برآیندسازی تمدنی، فتنه نام دارد (برداشت از آیه 102)
عهدهداری مدبر دینی حیات اجتماعی، بر آفتاب افکندن این خطوط پشت پرده است. حادثههایی رخ میدهند تا از چشمانداز این دینپژوه، فرصتی باشد (همان کوره گداخته طلاشناسی) تا در لابلای این بحرانآفرینیها آن خطوط افشا شود. پس فتنه، حادثههای فرصتبخش افشای خطوط پشت پرده است. عیار مرجع شناسایی فتنه با آیه 102 دانسته میشود؛ عمل شیطانی برای انحراف از مسیر اصلی. در سطح مصداقشناسی، فتنه یعنی حادثههای بحرانآفرین و تغییر مسیردهنده نادرست برهههای بعدی انسان و جامعه هدف که برای اهل نظر و تدبیر، فرصت بلندی برای افشای این خطوط پشت پرده و بازسازی این جهتگیریهاست. فتنه حادثهی است که میتوان از طریق شناخت آن، علل انحراف در معادلات اجتماعی تمدنی و شیوههای بازسازی آن را دریافت.
3ـ فتنه اگر شناخته و پاییده نشود، بیشترین سهم را در براندازی انسان و جامعه هدف دارد؛ پس «الفتنه اشد من القتل و الفتنه اکبر من القتل»
آیات 191 تا 193، فضای موقعیتی انعقاد و ظهور فتنه را با دو عیار استراتژیک زمان و مکان، داخل در حوزه مطالعات استراتژیک میکند. برهه زمانی درگیری با نیروهای مهاجم بیرونی و درونی در مثل برهه جنگ یا دفاع مقدس و بحرانهای اجتماعی جامعه اسلامی در مثل حوادث بدر و احد یا دوران رشد در چرخه حیات جامعه اسلامی و برهه مکانی (عندالمسجدالحرام) یعنی مجالهای مکانی و در سرجمع با برهه زمانی، مجالهای موقعیتی در مثل مکه وقت هجرت یا ایران دوران جوانی انقلاب اسلامی.
4ـ موضع روشمند شگفت قرآن کریم آن است که این نقطههای فتنه میتوانند تبدیل به نقطه های جهش ژنتیکی در تحول مدنی شوند.
فتنه، حادثههای لجنمالکننده است و کوشایی صف نخبگان اندیشهای معطوف به شناسایی این نقطهها، پیشنهاد شیوههای پایش و بازخوانی و بازخورند و کوشایی صف نخبگان مدیریتی، پاسداشت همواره خط اصیل تحول است. آیات این فراز از سوره، در عبرتآموزی از دو فراز 40 تا 123 و 124 تا 158، آموزگار این کوشایی است تا آن خواهانی خودبانی رشد، همواره معطوف به این مقصد و آموزه باشد که «یکون الدین لله»
شایسته است جایگاه این مسأله در کلان آموزگاری سوره بقره، مدنظر باشد.
آیات 190 تا 194، فصلی در مطالعات راهبردی بحران را پیش میآورد تا فراز «واتقواالله لعلکم تفلحون 189» در پیوست با «هدی للمتقین 2»، ازمجرای این برهه تدبیر راهبردی فتنه به فرجام پایش شده «واتقواالله واعلموا ان الله مع المتقین194» پیوند خورد.