مهدی ناظمی اردکانی، استاد دانشگاه امام حسین امروز ۲۱اردیبهشتماه در کنفرانس ملی قرآنپژوهی پیشرفت و روششناسی تفسیر، در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) با بیان اینکه تحول در همۀ جوامع مطرح و موضوعی جدی است گفت: ما عمدۀ مباحث تحول را حول رهبری متمرکز میکنیم و فکر میکنیم بحث تحول و انقلاب و توسعه را باید در حوزۀ رهبری و نه مدیریت عنوان کنیم.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، استاد دانشگاه امام حسین (ع) با بیان اینکه علوم انسانی غرب، چون سوگیری دارد علمی نیست، گفت: خداوند خالق انسان است و بهترین شناخت از انسان نیز از زبان خالق او بیان شده است؛ بنابراین، برای تحول در علوم انسانی راهی جز رجوع به کتاب خالق بشر وجود ندارد.
ناظمی اردکانی با بیان اینکه پارادایم حاکم بر دنیا بحث تحول است، ادامه داد: در این ایام که نیمۀ شعبان است میتوانیم روی این نظر تأمل جدی کنیم که بناست تحولی جهانی رخ بدهد.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه انقلاب اسلامی زمینۀ این تحول را ایجاد کرده است، اظهار کرد: تحول زمانی است که افراد به وضع موجود راضی نباشند و این خلاف اعتقاد مدرنیته است که میخواهد مدرنیته را انتهای آمال بشر بداند. به همین دلیل، امروز در جوامع مدرن نیز تحولخواهی سکۀ رایج است.
وی با اشاره به بحث رهبری تحول ادامه داد: از دید کاتر، رهبر تحول باید هشت مرحله را طی کند: اولین مرحله، خلق چشمانداز است؛ در مرحلۀ دوم رهبر باید مجموعهای از اصول رهبری برای تدوین چشمانداز درست کند، مرحلۀ سوم شامل انقلاب و تحول است.
ناظمی اردکانی عنوان کرد: مرحلۀ چهارم جایگزینی ساختار و نظام نو را ارائه میدهد و مرحلۀ پنجم، مرحلۀ ارزیابی نظام جدید است و مرحلۀ ششم تحول جدید بعد از ارزیابی برای رفع نواقص است. از این رو انقلاب همواره جاری است و کار رهبر انقلاب نیز این است که مرتب انقلاب کند. مرحلۀ هفتم شامل ارزیابی مجدد و تثبیت مبانی انقلاب و تحول است و در مرحلۀ هشتم حاکمکردن فرهنگ انقلاب رخ میدهد.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) با تأکید بر واردکردن ادبیات مدیریت در مباحث قرآنی تصریح کرد: مدیریت، بالفعلسازی توانایی بالقوه است. بنابراین مدیریت پیشرفت، بالفعلسازی تواناییهای بالقوه در این زمینه است.
ناظمی با بیان اینکه خداوند در هر پدیدهای، توانایی بالقوۀ پیشرفت گذاشته است، اظهار کرد: یازده مفهوم بر توسعه بار است و آنچه امروز غرب از توسعه به کار میبرد با مفهومی که در ذهن ما وجود دارد بسیار متفاوت است.
وی با بیان اینکه در درجۀ اول باید پدیده را بشناسیم تا بتوانیم مدیریت کنیم، افزود: اگر جامعه را نشناسیم، نخواهیم توانست آن را مدیریت کنیم. بنابراین، اگر ما به سراغ قرآن نرویم نمیتوانیم به یک الگو برسیم و جامعه را مدیریت کنیم.
این پژوهشگر و استاد حوزه عنوان کرد: علوم انسانی موجود چون دارای سوگیری در شناخت انسان است علمی نیست و ادعا است لذا برای رهاشدن از این سوگیری در شناخت انسان برای تولید علوم انسانی الا و لابد چارچوب این شناخت را باید از خالق انسان بگیریم؛ یعنی اگر بخواهیم علوم انسانی را که گویای شناخت درست و کامل است به دست آوریم، ناچار باید به قرآن مراجعه کنیم و مدیریت پیشرفت انسان نیز در بستر شدنِ انسانی قابلتحقق است.
وی با اشاره به الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت گفت: ما در محیطی میخواهیم این کار را بکنیم که الگوهای متضاد و معارض توسط بازیگران دیگر ارائه میشود و نظام ما در چنین محیطی بهدنبال تلاش برای ارائۀ الگوی جدید است و هزینههای زیادی هم دارد.
ناظمی گفت: الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت هم میتواند نقشۀ راه و هم هدف ما در پیشرفت باشد و امکان حیات انقلاب اسلامی با همین الگو امکانپذیر است در این صورت دولتها خوش استقبال و بدرقه خواهند شد.
وی با بیان اینکه ترسیم الگوی اسلامی ایرانی باید برگرفته از آموزههای قرآنی باشد تصریح کرد: علم و فرهنگ غرب تراریخته است و محصولات تراریخته نیز ریشهدار نیست و اگر بخواهد دوام یابد باید ارگانیک شود.
ناظمی اردکانی بیان کرد: نکتۀ مهم در این الگو آن است که در نظام اهداف و کارکرد و ساختارها باید نظاممحوری را مشخص کنیم و هدفمحوری، در نظام اهدف و ساختارمحوری، در نظام ساختاری نیز روشن و البته این عناصر باید از قرآن گرفته شود.
وی تأکید کرد: وجه تمایز ما با الگوهای دیگر این است که در نظام اهداف و ساختارها و روشها میخواهیم بر چه هدف و ساختار و روشی تأکید کنیم که نقطۀ کانونی آن قرآن است.
وی ادامه داد: نظام ما ولایی است؛ یعنی هدفمحوری، کارکردمحوری و ساختار را روشن کردهایم و همین مسئله وجهتمایز ماست. ازاینرو، همان طور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و توسعه باید در دستگاه ولایت ترسیم شود وگرنه دیگران تمایل زیادی دارند که این الگو را روی میز ما بگذارند. ایشان همچنین ولایت فقیه را تعریف کرده و فرمودهاند که ولایت فقیه جایگاه مهندسی نظام و حفظ نظام، از افتادن به چپ و راست است و این تعریف باید در ترسیم الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت موردتوجه ما قرار بگیرد.