انتساب نسبیت‌گرایی و تقلیل قرآن، نتیجۀ تفسیر سه‌لایه‌ای تاریخی است.

دکتر جعفر نکونام، ۲۱اردیبهشت ماه در کنفرانس ملی قرآن‌پژوهی پیشرفت در سخنانی با اشاره به تفسیر سه‌لایه‌ای از قرآن گفت: اولین لایه در تفسیر، ارائۀ تفسیری تاریخی از قرآن است. در این لایه باید قرآن را آن طور که اعراب عصر نزول می‌فهمیدند، بفهمیم. این لایۀ تفسیری مبتنی بر این مبناست که مخاطبان آیات قرآن، عرب حجاز عصر نزول هستند.

وی اظهار کرد: لایۀ دوم تفسیر فراتاریخی است و غرض ما در این لایه آن است که ما گزاره‌های کلی ورای معنای تاریخی آیات و به‌عبارت دیگر، ملاکات و مناطات آیات را استنباط کنیم.

نکونام عنوان کرد: لایۀ سوم تفسیر نیز تفسیری فرهنگی یا عصری از قرآن کریم است و غرض از آن، این است که آن گزاره‌های کلی یا همان ملاکات آیات حاصل از تفسیر فراتاریخی را بر موارد و مصادیق عصر و جامعۀ خودمان تطبیق بدهیم.

وی تأکید کرد: اگر بخواهیم قرآن را برای رفع نیازهای امروز خود مورد‌بهره‌برداری قرار دهیم، باید این تفسیر سه‌لایه‌ای موردتوجه ما باشد.

نکونام ادامه داد: سبب اقبال به تفسیر تاریخی در لایۀ اول، این است که قرآن متنی تاریخمند است و حدود ۹۰ سورۀ آن در مکه و خطاب به مشرکان قریش و حدود ۲۴ سورۀ قرآن در مدینه و خطاب به مردم مدینۀ عصر پیامبر(ص) نازل شده است. برای مثال، در آیۀ مربوط به قوامیت مرد بر زن، پرسش‌هایی مطرح است مانند: آیا فقط زنان باید حفظ فروج کنند و آیا تنها مردان باید مراقب زنان باشند یا زنان نیز می‌توانند مراقب مردان برای جلوگیری از فساد و فحشا باشند؟

وی افزود: در تفسیر عصری نیز باید ببینیم امروز چه کسانی گرفتار فحشا هستند یا ممکن است بگوییم زن به‌علت شرایط اقتصادی کنونی، از نظر مالی مردی را تأمین می‌کند در این صورت، قوامیت در زن متجلی می‌شود؛ البته این ممکن است با ظاهر آیه در تضاد باشد، ولی با روح برگرفته از آیه در تضاد نیست.

نکونام تأکید کرد: رویکرد قرآن ولو در قالب قصه و… رویکرد موعظه‌ای و برای تکمیل مکارم اخلاق است.

دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم با اشاره به تاریخمندی قرآن گفت: البته این نگرش هرگز مستلزم این معنا نیست که قرآن برای اعصار دیگر کارایی ندارد؛ چون ما در تفسیر فراتاریخی در مقام استخراج گزاره‌های کلی از همین آیات از طریق الغای خصوصیت هستیم و آن گزاره‌های کلی فراتاریخی‌اند و بر موارد و مصادیق اعصار و امصار دیگر هم قابل‌انطباق هستند.

در ادامۀ این بحث، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن الویری، استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) در نقد این دیدگاه بیان کرد: در این نوع برداشت، نسبت‌هایی به قرآن داده می‌شود که اگر همین پرسش‌ها در صد سال قبل مطرح می‌شد یا در صد سال آینده مطرح کنیم به جواب‌های متفاوتی می‌رسیم و همین طور، این پرسش اگر در کشورهای مختلف پرسیده شود جواب متفاوتی می‌گیرد.

الویری تأکید کرد: با این وصف، ما دچار نسبیت‌گرایی می‌شویم، همه را هم به قرآن نسبت می‌دهیم که این نسبیت‌گرایی برای قرآن قابل‌پذیرش نیست.

وی ادامه داد: وقتی صحنۀ کاربرد قرآن به میان آید ما در این نوع تفسیر دچار تقلیل‌گرایی می‌شویم؛ یعنی بخشی از قرآن را به علت تاریخی‌بودن کنار می‌گذاریم و در مجموع می‌گوییم فقط مثلاً دو هزار آیۀ قرآن به درد امروز می‌خورد؛ در حالی که معتقدیم کلیت قرآن برای زیست فردی و اجتماعی می‌تواند در همۀ دوره‌ها ملهم باشد.

نکونام در پاسخ مجدد عنوان کرد: ما می‌گوییم روح اسلام با عقل و فطرت و رشد و تکامل انسان‌ها ناسازگاری ندارد، ولی برخی موارد متناسب با شرایط خاص تاریخی قابل‌اجرا بوده و برای امروز اساساً منتفی هستند.

وی افزود: مثلاً آیا فحشاء برای زنان خصوصیت دارد یا اگر مردی دچار فحشا و فساد شد در این صورت زن وی یا دیگران حق ندارند مرد را نهی کنند؟

در ادامه سلیمان خاکبان، استاد دانشگاه قم در نقد این سخنان گفت: سروش در بحث وحی، مطالبی بیان کرده که حساسیت ایجاد کرده است و نظریۀ آقای نکونام نیز این ویژگی را دارد که البته با لحاظ شرایطی می‌توان حساسیت این مسئله را از بین برد.

وی خطاب به نکونام افزود: قرآن کلام بنده نیست، بلکه کلام خداست؛ لذا وقتی فهمیدیم این کلام از ناحیۀ خداست باید خود را آماده کنیم در این کلاس آن را بفهمیم.

خاکبان با بیان اینکه مخاطب قرآن مردم هستند و نه مردم دورۀ نزول، عنوان کرد: بنابراین همان طور که مردم عصر نزول برداشت متناسب با سطح معرفتی زمان خود دارند، مردم دوره‌های بعد نیز این اجازه را دارند که متناسب با نیازها و معرفت خود از قرآن بهره ببرند.

در پایان این نشست حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد آکوچکیان گفت: حدود و مرز نظریۀ آقای نکونام با نظریات دیگران باید روشن و شفاف بیان شود، همچنین این پرسش مطرح است که آیا اجزای این نظریه با یکدیگر هماهنگ هستند؟