3:17 بعد از ظهر
20 مهر 1403

الگوی راهبردی امام رضا (ع)

تشیع آل‌البیت (ع) در آستانۀ یک دورۀ تمدنی تازه است، دوره‌ای که با انقلاب تازۀ پارادایمی رقم‌زنندۀ جنس تازه‌ای از تجدد است. چهارده‌ معصوم (ع) یک بازیگری آینده‌نگار واحد در چهارده رویکرد استراتژیک به‌ قصد پیشنهاد نظری تا عملیاتی امکان انسان رشد، جامعۀ توسعه‌ای و تمدن آینده‌نگار دارد. اینک یک زمان‌ ـ مکان خاص در دورۀ عباسی با نمایندگی کانون عمیق منعقد قدرتی هارون، امین تا مأمون عباسی و میدان عمل راهبردی علی‌بن موسی الرضا (ع) در ایفای امامت خویش در عمری 55 ساله (148 تا 203 ه. ق.) در ترسیم الگوی معیار حاکمیتی و اجتماعی عصر سلطۀ سیاه است، عصری پیچیده در سیاست خلافت عباسی. گویا تکرار پیچیدگی عصر معاویه با «رویکرد راهبردی دین و مدنیتی دیگرگون از ولایت علوی» در میدان یک آموزگاری آینده‌نگار تازه است:

  1. مأمون در خراسان است و امام هشتم در مدینه و با شهادت امام کاظم (ع) در سال 183 ه. ق. و آغاز امامت امام رضا (ع)، ده سال هم‌دورۀ امام رضا تا سال 193 ه. ق. است. مدینه میدان ظهور الگوی در پنهان مهیاشدۀ امام کاظم (ع) است. نوبت به مأمون می‌رسد، او در خراسان در مرو است و نگران جریان به‌تدریج در حال شکل‌گیری مدنیت تشیع آل‌البیت (ع) است؛
  2. سال 200 ه. ق. است و مأمون نگران حضور امام در مدینه. پس او را به مرو می‌خواند با وعدۀ تفویض ولایت‌عهدی به ‌قصد نشانگانی یک پوستۀ به‌ظاهر مهربان از سیاست عباسی با ولایت علوی.

تدبیر استراتژیک امام حسین در نمونۀ امام رضا تکرار می‌شود. هر دو امام اجبار دو حاکم سیاه را در میدان انتخاب خویش درآوردند و آنان را در بازی خویش آوردند.

  1. امام به‌ظاهر ولایت‌عهدی مأمون را قبول اجباری می‌کند و باز راهبردی دیگر اتفاق می‌افتد: رسمیت ولایت دین درضمن معادلۀ دانش ـ قدرت آل‌البیت (ع) در ایجاد یک نظام مدیریتی با میانداری نقش نظام دانش ـ دانایی و سازمان‌دهی تدریجی معادلۀ مدنیت تشیع در ایران، اتفاق قبول ولایت‌عهدی الگویی با نفوذ در دولت جور.
  2. هجرت خودآگاه با یک برنامه‌ریزی دقیق آینده‌نگار با انتخاب خویش برای جابه‌جایی مرز جغرافیایی شیعه و ایجاد یک کانون جغرافیایی تازه برای تشیع آل‌البیت (ع) رخ نموده است. رخداد امت با ده معصوم به‌تدریج شکل گرفته است و اینک این امت در یک نقطۀ جغرافیایی به‌تدریج تمرکزی بالادستی می‌گیرد.
  3. بر مدار یک فرهنگ و نظام آموزگاری مدون با یک کانون جغرافیایی متمرکز و مقتدر شیعیْ تمرکز شیعیان در ایران همزمان با فروپاشی تدریجی عباسیان به‌تدریج اتفاق می‌افتد؛
  4. پس فرصت حرکت اجتماعی با بنیان‌گذاری دولت دینی و شکل‌گیری حاکمیت در تحقق ولایت دین رخ می‌دهد.

امام عصر ـ امام رضا (ع) ـ پس‌از هجرت خویش امام‌زادگان را به ایران دعوت می‌کند تا نقطه‌های فرهنگی لازم برای ملت ـ ‌دولت معیار (امت ـ امامت) مهیا باشد. به این‌گونه جنس دیگری از استراتژی در آن الگوی جامع استراتژیک، خویش را با امام هماهنگ می‌کند؛

  1. مخاطب دین علوی به‌تدریج به سامان جامع الگوی ممکن زیستمان رشد توسعۀ مدنی، اجتماعی و آینده‌نگاری تمدنی رسیده است. اینک در عصر غیبت مهدی (عج)، میدان انواع هماهنگ بازیگری استراتژیک اولیا و معصومین (ع) در اختیار شیعیان آل‌البیت (ع) برای تجددی همواره درون‌زا است. این گوی و این میدان! و این یعنی فلسفۀ غیبت امام عصر (ع)، تا با حضور روشمند امام موعود (ع) در برآیند «الگوهای اقدام راهبردی سیزده معصوم پیشین» آینده‌نگاری تمدنی معیار ممکن شود و فلسفۀ ولایت دین روشنایی نهایی گیرد و نیز رخداد معیار حضور انسان معیار در امت و امامت معیار ترسیم عینی گیرد.

 

به قلم احمد آکوچکیان