4:05 بعد از ظهر
20 مهر 1403

سطوح تحلیلی فراآسیب‌‌های معنای ‌‌زندگی با سورۀ مسد

نشست تحلیلی سورۀ مسد با حضور هم‌اندیشان و هم‌پژوهان گروه پژوهش تفسیر مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) برگزار شد. در این نشست، حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد آکوچکیان، استاد راهبر جلسه، با اشاره به این نکته که سورۀ مسد تصویرگر چیستی، چرایی و چگونگی محرومیت بسیاری از آدمیان از خودی خویش و از ظرفیت‎های پیشِ‌‌رو و همراه با زندگی‎هاست افزود: این سوره می‌آموزد که محرومیت از بهره‌های زندگی نتیجۀ محرومیت آدمی و بیرون رفتن وی از خویش است. سورۀ مسد به عوامل و دلایل این محرومیت در چند سطح تحلیل به اجمال نظر افکنده است و تفصیل عینی تاریخمند آن را به سیرۀ نبوی و علوی در یک سطح و عقلانیت اجتهادی در سطح دیگر ارجاع داده است:

  1. ـ تمامی ظرفیت‎ها و ترکیب آن با انگیزه‎های زندگی و خودی خویش را تنها دست‌‌‌‌مایۀ هزینه‌‌کرد به‌مثابۀ «چیزهای با خویش» کنیم. هستی‎شناسی ما را آموخته است که چیزها می‎توانند تنها با ما نباشند، بلکه در ما جاری شوند و دست‌‌مایه و نعمت و رزق جریان وجود ما باشند و نه آن‌که خودی خویش ما برای چیزهای برای ما هزینه شوند و آدمی خویش را خرج دنیای خویش (جلوه‎‌‌های دنیا)، شیطان‎های زندگی، خودخواهی‎ها، تفرعن و تکبر خویش، معادلات بیرونی قدرت و استبداد و استحمار و استثمار کند (زور و تزویر و زر) و آن دیگران میاندار وجودی او باشند. «ما أَغْنى‏ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کسَبَ» در مفهوم مخالف خویش همین نکته را به ما می‎آموزد؛
  2. ـ در سطح عمیق‎تر تحلیل فروکاهشیِ زندگی، می‌‌توان در تحلیل چرایی بحران خودی، به تحلیل نوع الگوی برگزیدۀ زندگی رسید، به این‌‌که شیوۀ زیست، مدل برگزیدۀ مدیریت حیات و تکاپوی بلوغ وجودی و راهبری خویش به نقطه‎های برتر زندگی را نداشته باشیم. مبانی معرفتی، اصول ارزش‌‌داورانه، نظام‏‌های مطلوب آرمان رشد (نظام تربیتی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی) و روش‎ها و الگوهای کاربردی، می‎توانند به نقادی درآیند که چه میزان می‎توانند مستند مدیریت رشد ـ توسعۀ زندگی‌‏ها باشند. آیات «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم …»، «وَ تَب …» و «وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَۀ الْحَطَبِ»، این سطح تحلیل را آشکار می‎کنند؛
  3. ـ تمرین الگوهای زیستی و ممارست و مداومت بر این الگوها، قابلیت‌‌ها و هویت‌‌های فکری، روحی، رفتاری و وجودی متفاوتی ایجاد می‎کنند و سطحی از معناداری زندگی را برای آدمی شکل می‌‌دهند. شاید دیده باشیم کسانی را که با تصویر روشنی از مدیریت تغییر همراه‌‌اند و کارکرد «چیزها» در نوع مدیریت زندگی را ناآگاه نیستند، اما ظرفیت روحی، انگیزشی و غیرت‌‌ورزی فرازهای سربالایی زندگی را در مدیریت فصل رنج زندگی ندارند و چه بسا به کمترهایی تن ‌‌دهند و مصالحه کنند و زمین‌‌گیر و بازیچه ‎شوند. ابولهب یک مصداق این بی‌‌ظرفیتی‌‌های روحی و رفتاری است. در این سطح، تمامیت زندگی در ورطۀ بحران افتاده است.

وی در پایان این نشست نیز به این مطلب اشاره کرد که: «فروکاهشی شخصیت» سبب فروکاهشی سطح معنای زندگی و درنتیجه، بروز فراآسیب‌‌های سلامت انسان می‌‌گردد. «فروکاهشی معنی» اُفت سطح و منزلت زیستیِ آدمی در زندگی و موقعیت‌‌های زندگیْ ناشی از کاستی ناشایست در چرایی‌‌ها و چگونگی‌‌های زندگی است.