لب لباب دوم آرا در مکتب دینشناختی هنر در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسیده است. هدف از نگارش این اثر آن است تا نظریۀ دینی هنر در قالب کلانگفتمان تمدنی طرح شود و در عرصههای گوناگون هنر از حوزۀ ادبیات تا هنرهای تجسمی تا هنرهای نمایشی تا معماری و شهرسازی بهمعرض تحلیل و داوری درآید. احمد آکوچکیان در این اثر کوشیده است تا با نظامبخشی به نظریۀ مزبور در عرصۀ آموزش عالی هنرْ کارآمدی توسعهای آن را در عرصۀ مدیریت راهبردی تحقیق و توسعۀ ملی نشان دهد.
مخاطب در این اثر درخواهد یافت که اندیشۀ هنر در جهان معاصر و در نسبت با اندیشۀ دینی (در جهان اسلامی ـ ایرانی) در دورۀ گذار تمدنی است و دربرابر خویش چالش بزرگ بازخوانی مبانی نظری، نظریهپردازی تمدنی، آموزش عالی هنر و موضوع مهندسی تحقیق و توسعۀ هنر را پیشرو دارد. آموزههای دینشناختی هنر با تأکید بر سنت نبوی ـ علوی هنر میتوانند در قالب یک نظریۀ مقایسهای هنر با دیگر مکاتب ادیانی ـ تمدنی هنر سامان روشنتری بیابند و در این راستا بر بنیان مبانی بازخوانیشدۀ نظریۀ هنر رهسپار حوزۀ آموزش عالی هنر و از آن به فرایند مهندسی تحقیق و توسعۀ هنر شوند. هنر در دوران اسلامیْ تفسیر عینی وجوه فهمشدۀ تاریخ دانش و هنر مسلمانان از آموزههای دینشناختی هنر (در نظام هماهنگ آموزههای پیوستۀ عقل و سنت نبوی ـ علوی) است.
فرازهای این مکتوب به این قرار است:
بخش اول: وضعیت امروزۀ اندیشۀ هنر در دو فصل؛
بخش دوم: جریان فکر دینی در نظام آموزش و پژوهش عالی در سه فصل؛
بخش سوم: جریان فکر دینی در نظام آموزش و پژوهش عالی هنر در دو فصل؛
بخش چهارم: رویکرد دینشناختی مهندسی تحقیق و توسعۀ هنر در دو فصل.