این کتاب در سال ۱۳۸۸ و با تحلیل احمد آکوچکیان به چاپ رسیده است. این اثر با این دغدغه تدوین شده است که نظام دانشگاه موجود هنر در ایران، نَسَب به مدرنیسم (یا پاسخهای قرن هجده و نوزدهمی اروپا و نسخهشده برای تجربۀ جهان سوم) میبرد و بهتدریج در درون خود، انشقاق به دو صف پیشکسوتان سنتگرا و روشنفکران نوگرا (مدرنیست) را شاهد بوده است. «مدرنیتۀ وارونه» با بنیانگذاران دانشی آن، مانند محمدعلی فروغی، ملکالشعرای بهار و احسان نراقی، پشتوانۀ اندیشهای این رخداد نوباوه در نظام آموزش و پژوهش هنر در ایران شد. کاستی همچنانۀ نظام آموزش عالی هنر، مدرنیته یا تازهشدگی درونزای توسعهای بر مبنای گفتمان ملی تحول خلاق جهان ایرانی است.
گذار به دورۀ تازهشدگی ملی در نهاد دانش و آفرینش هنر در چهار سطح و مرحلۀ پیوسته اتفاق میافتد. «نقشۀ جامع علمی» این چهار سطح را به قرار زیر توضیح میدهد:
۱. نگاشت ادراکی: در تبیین مبانی اندیشهای نظام تولید علم، فناوری و هنر؛
۲. نگاشت نهادی: در بازخوانی مأموریت نهادها و نظام تولید دانش، فناوری و هنر؛
۳. نگاشت دانشی: در بازخوانی نظام آموزش و تحقیقات نهادهای مزبور؛
۴. نگاشت تحقیق و توسعهای: در راهبری فرهنگ و نظام ورود به فرآیند تحقیق و توسعۀ ملی.
گزارش تحلیلی حوزۀ پژوهش هنر در دو جلد سامان یافته است:
ـ جلد اول: این کتاب در «گزارش آماری و کمّی دستاوردهای حوزۀ پژوهش هنر» با مقدمهای در آشنایی با این حوزه؛
ـ جلد دوم: تحلیل ایده و سامانۀ اندیشۀ پیشنهادی «نظریۀ پژوهش هنر» در کلیت آثار و دستاوردها.
این اثر در دو بخش تنظیم شده است:
بخش اول: حوزۀ پژوهش هنر در عیار و گفتمانی تازه (نظام تازۀ مأموریت) شامل سه فصل:
فصل اول: وضعیت امروز پژوهش هنر؛
فصل دوم: دانشگاه هنر اصفهان و نظام تازۀ مأموریت برای حوزۀ پژوهش هنر؛
فصل سوم: دستاوردهای حوزۀ پژوهش هنر در یک نگاه کوتاه.
بخش دوم: آمار و اطلاعات شامل دو فصل:
فصل اول: دستاوردها و عملکردهای پژوهشی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴؛
فصل دوم: دستاوردها و عملکردهای پژوهشی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷.