وقت حضور این جهانی مصطفای رسول با میلاد صادق آل محمد پیوند خورده است:
ـ تا بیاموزد الگوی معیار انسان معیار نبوی در متن یک تاریخیت معیار با سلسلۀ امامت اوصیایی فرصت رخداد تاریخی گرفته است؛
ـ تا با حضور بالغترین الگوی معیار راهبری آیندهنگار راهبردی، انسان و تاریخ او ذیل ظهور دین انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنیداری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد.
آموختهایم که دین انبیایی بر رسم فلسفۀ دینْ رسول میخواهد، همچنان که این دینْ عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و راهبر عینی آیندهنگار میخواهد. دینپژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی میدانیم. بدینسان نبوت و امامت معیار برآمده است تا امکان امت و مدنیت معیار رخ دهد و تمدن معیار فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنیدارسازی انسان در فلسفۀ هستیداری انسان با هستی دیده میشود که با امامت اوصیایی ظریفترین، عینیترین، واقعیترین و در عین حال، آرمانیترین و انسانیترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونههای معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک تجدد معیار درونزا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازهشدگی برای بشر است.
و اینک فصل صادق آلمحمد علیهمالسلام است تا فرصت دومین سرجمع و بهتعبیری دقیقتر، اصلیترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای عینیتبخشی الگوی زندگی معیار در فرصت رخداد انسان معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد تا آموخت که میتوان در عینیت تجدد هر عصری امامت را داشت. عمق عینی مدرنیتۀ دینشناختْ امامت اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیشرو است که جمهوری اسلامی معاصری رخداده در جهان امروز ایرانیْ فرصت تداوم جریان دمبهدم تازهشوندۀ امامت اوصیایی در اینگونه برآیند صادقی است.
نبوت مصطفای رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم دین قرآنی را به میان میآورد و عمق امامت او، با امامت علی مرتضی علیهالسلام، اولین فرصت ترجمۀ آیندهنگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانتْ برای پذیرش امکان درونزایی انسانشناخت دین میشود و با امامت حسن مجتبی تا باقر علیهمالسلام، وجوه گوناگون خویش را در بحرانیترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرتآموزی آن امکان تازهشدگی ـ بهمیان میآورد تا با امام صادق علیهالسلام سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحرانهای راهبردی گیرد. اکنون میتوان به مدد این دو سرجمع امامتیْ سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند امام کاظم تا حسن عسکری علیهمالسلام با امام مهدی علیهالسلام داشت که آری، برای بشر همواره امکان این تجربۀ درونزا مهیا است.
با صادق آل محمد علیهمالسلام، حکمتبنیانی دین قرآنی سرجمع معیار خود را دارد؛ گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با امامت صادق آلمحمد علیهمالسلام عینیت قابلتجربه میبخشد. میلاد نبی هدایت و امام عینیت زندگی صادق خیر همراهانشان باد.
احمد آکوچکیان