سلسلهمباحث تفسیری کتاب سورۀ انفال با عنوان «الگوی تدبیر روابط انسانی ـ اجتماعی» بر آن است تا به این مسئلۀ مرکزی سوره پاسخ دهد که چگونه در دورۀ گذار آغازین جامعۀ برآمده از یک جنبش اصیل دینی، درست در بحبوحۀ معادلات تنشزای قدرت بینالملل، با سرمایههای ملی، رویکردی آیندهنگار داشت؟
سازمان مدیریت مدنی، اجتماعی و بهطور خاص مناسبات سیاسی، اقتصادی و نیز فرهنگ سازمانی در نیمدهۀ آغازین هجرت، در نمونۀ میدانی مدینۀ پس از جنگ بدر، در حال شکلگیری و قوام آغازین است و رسول خدا با واقعیتی در سازمان به نام تحول و تعالی در سازمان روبهروست و گام تحقق دین نیز بهناگزیر با این واقعیت از منظر منطق کارکردداری فکر دینی و اقتدار توسعهای دین روبهروست. سورۀ انفال تصویری سناریوای (نمایشی با رویکرد آیندهنگار) گفتمانی، نظریهای و در بنیان تصویری پارادایمی از نظریۀ تحول و تعالی سازمان با لحاظ واقعیترین مسئلههای تحقق آغازین جامعۀ مدنی از چشمانداز آموزگاری ارشادی (نه مولوی) به حکم عقل، پیش روی نظریهپژوهی مدیریت سازمان میگذارد. سوره در ضمن منظومهآموزههای مدنی قرآن کریم، وجه نظر خودویژهای را پیشنهاد میکند.
سوره یک فرآیند و بهزبانی دقیقتر یک سازوکار مستمراً رفتوبرگشتی تصویری سناریویی، گفتمانی، نظریهای و پارادایمی را در درون خود بهتدریج در فاهمۀ تفسیری مخاطب شکل میدهد و تثبیت میکند تا برآیند کارکردی فلسفۀ منطق تا فلسفۀ اصول خودویژۀ این سوره برای مخاطب باشد. محصول این فرآیند فنروارۀ روبهجلو، الگوی راهبردی مدیریت تحول و تعالی آیندۀ سازمان انسانی است.
سورههای نازلشدۀ پیش از سورۀ انفال، بهمیزان این سوره، به چالش درونسازمانی سازمان مدیریت مدنی جامعۀ دورۀ گذار توجه نکرده است.