تعبیر «اندیشۀ دولت در گذار معرفتشناختی» فراخوان به این نکته است که حاق معرفتشناختی «اندیشۀ دولت» همان اندیشۀ پیشرفت (رشد ـ توسعه) است. حجتالاسلاموالمسلمین احمد آکوچکیان در نشست مشترک گروه پژوهشهای نظری و تحقیقات مبنا و گروه پژوهشی تحقیق و توسعه و مطالعات راهبردی پس از بیان این مطلب گفت:
اندیشۀ دینشناخت دولت، یعنی رویکرد دینشناسانه به پردازش نظریۀ ملت ـ دولت در مشرب اندیشۀ قرآنی ـ اوصیایی، متفاوت از دیگر قرائتهاست. در این مکتب اندیشهای، نظریۀ مدیریت راهبردی تغییر مبتنی بر دو منبع اصیل عقل و وحی یعنی حجت ظاهر و حجت باطن سامان مییابد و در سنت نبوی اولین برآیند روششناختی عینی (روش کاربردی برای زیست دینی) خویش را مییابد؛ یعنی آنکه سنت امامت انبیایی اولین عرصۀ عینیتیابی نظریۀ دولت دینی است. رسول بزرگ (ص) با مدینةالرسول خویش این مدنیت مبتنی بر حاکمیت انبیایی را پیشنهاد میکند. سنت علوی و اصل امامتْ بازتعریف تفصیلی این پردازش حاکمیتی است و در سنتهای زیستی متفاوت، اما هماهنگْ ابعاد ممکنالوقوع تدبیر حاکمیتی تغییر را بهتناسب انواع مقتضیات ممکن پیشرو به دست میدهند. پساز عصر اولیا و در عصر غیبت حضرت اباصالحالمهدی (عج)، مخاطبان دیانت مصطفایی (ص) سه منبع عقل، وحی و سنت (نبوی ـ علوی) را در اختیار دارند. نسبت روشمند مستمر عقل با قرآن کریم با برآیند عینی سنت نبوی و با سنت علوی همان فرایند اجتهاد است که در مثل نظریۀ ولایت فقیه از عصر فارابی و ابوالحسن عامری نیشابوری و محقق کرکی و مقدس اردبیلی تا محقق نائینی و تا امام روحالله خمینی و قرائتهای پساز آن، قرائتهای اجتهادی چندگونهای را از اندیشۀ دولت دینی بهدست دادهاند. آکوچکیان در پایان این نشست گفت: خاستگاه این تغییر و فراوری اندیشۀ دولت دینی ازآنرو که تمامیت این قرائتها تابعی از اندیشۀ پیشرفت بودهاند خاستگاهی معرفتشناسانه، اما کمتر خودآگاه و بلکه غیرخودآگاه بودهاند. به این قرار تاریخ از عصر بعثت تا دورۀ معاصر به اعتباری بستر دگردیسی و فراوری مستمر معرفتشناسانۀ اندیشۀ دولت دینی تلقی میشود.