بهرههای پیشرفتشناخت اندیشه و تجربۀ هنر چیستند؟ این پرسش در نشست اخیر گروه پژوهش گفتمان و هنر در دستور گفتوگو قرار گرفت. احمد آکوچکیان، استاد راهبر گروه پژوهش گفتمان و هنر، با اشاره به اینکه پساز سدههای بلند تاریخ دانش، فکر ترقی در خاستگاه همۀ دانشها و ازجمله دانش و تجربۀ هنر دیده و آموخته شده است اذعان کرد: در بنیان معرفتشناختی هنر، در بازخوانی دووجهی پیشینی و پسینی حوزههای ادراکی هنر ـ هر سه حوزۀ ادراکات حقیقی و اعتباری و شهودی هنر ـ مجموع دانشهای یادشده در نسبت با اندیشۀ ترقی بازسامانی میشوند. در مبانی معرفتشناختی هنر، معرفت و داوری درجۀ دوم دربارۀ نظام کلان ادراکات مربوط به هنر مبنای پرداخت حوزههای شناختی هنر قرار میگیرد و جریان میانمعرفتشناختی اندیشۀ هنر با دیگر حوزههای معرفتی، مانند علوم انسانی و معارف دروندینی در این شناخت درجۀ دوم سامان مییابد.
آکوچکیان در ادامۀ نشست نمونههایی از مباحث دینشناخت درجۀ دوم را برشمرد که بهطور خلاصه عبارتاند از:
ـ تحلیل مبانی عام معرفتشناختی هنر در مباحثی چون تحولپذیری اندیشۀ هنر، حد عقل، حس و ایمان در تجربۀ هنری، اندیشۀ هنری و عوامل آن و نسبت عقل و وحی در شناخت مقولات درونی، ازقبیل خیر، لذت، زیبایی و …؛
ـ بازخوانی حوزههای مرسوم اندیشۀ هنر، مانند فلسفه، حکمت و کلام اسلامی هنر، فقه هنر، عرفان هنر، زیباشناسی و … و نوع تناسب آنها با یکدیگر؛
ـ بازخوانی روششناسی هنر ازجمله در تعامل با انواع روششناسی حوزههای علوم انسانی، معارف دروندینی و …؛
ـ طرح و بسط حوزههای کمتر موردتوجه، مانند تاریخ هنر، روانشناسی هنر، جامعهشناسی هنر و …؛
ـ جهتدهی دستاوردهای معرفتشناختی در نظام آموزههای نهادهای دانش هنر؛
ـ اهتمام میانرشتهای ازجمله با آموزههای دروندینی در پرداخت حوزههای معرفت دینی هنر در مثل حکمت هنر، فقه هنر، عرفان هنر و … .