كتاب شعر «تا انتها هميشه آفتاب» یکی از پروژههای مشترک گروه تفسیر و گروه هنر است که در شهريور 1393 به زیور طبع آراسته شده است.
در کتاب شعرِ «تا انتها همیشه آفتاب»، شاعر از شعر دین طبیعی همانند شعر سهراب سپهری عبور کرده است و تجربۀ بالغتری را گزارش میکند. پشتوانۀ این تجربۀ هرمنوتیک، تفسیر سمنتیکی (دلالی) است که شاعر در پژوهش سورۀ حدید بدان رسیده است.
انديشه و نظر شاعر در شعر حكمی در هفت كتاب بهميان آمده است:
1. «نجواي آغاز» كتاب اول است تا شاعر خودآگاه باشد: کجا ایستاده است، سودای کدام مقصود را دارد. چه چیز خواسته است و چرا آمده است و چرا سودای سفری تازه را دارد؛
2. پس از آن آغاز درست، جریان وجودی سالک ما آغاز میشود؛ پس «سمت روشن دوست، روشن دانايی، تپش دلشدگی و عبور» كتاب دوم است؛
3. «حضور آفتاب» كتاب سوم است تا معلوم کند آن جریان وجودی چه جهت معینی داشته است و چگونه این جنس از تغییر و زندگی، خاص است و یک خودیِ بر فراز سیمرغی را، نشان میدهد؛
4. «از آفتاب به آفتاب» كتاب چهارم است یعنی که در هر آنی از این گامهای سفر چه در جغرافیای زندگیها و چه در دورههای تمدنی، همیشه سنت الگویی برای تبدیل، حاضر است؛
5. وقتی جنس زندگی آن سرشاری مدام بود، بهرهها و برکتها برای حس نیکبختی، همواره مضاعف و چندین و چند برابر خواهد بود. «دو بخشش بزرگ» كتاب پنجم است؛
6. «مرز انقطاع» كتاب ششم است؛ یعنی آستانۀ اوج بلوغ زندگیها، مرتبۀ عجز و انقطاع یا مقام فناء فی الله است. با این انقطاع، آن اعتصام به آفتابهای پس از آفتاب، شفاعت میشود. فصل گذار به سطح تجربۀ تازه وجودی در این کتاب، نشانه شده است.
7. از «آفتاب به بعد» کتاب هفتم است تا فصل گذار به منزلی دیگر را نشان داده باشد.
مخاطب در تحلیل انتقادی این اثر، میتواند در مقایسه با یک مشرب انسانشناخت هنر باطنی، چونان مشرب سهراب سپهری، ظرفیت تازهای را در شعر حکمی دریابد که محصول تجربۀ هرمنوتیکی مخاطب یک سورۀ قرآنی در نسبت با متن مقدس است. شعر این سالک، تفسیر متن مقدس نیست، تفسیر حکایت خود اوست؛ اما در نسبتی که با متن مقدس گرفته است.