2:37 بعد از ظهر
20 اردیبهشت 1403

تعالی در برابر توسعه

نشست هم‌اندیشی دربارۀ نظریۀ پیشنهادی دکتر تقی آزاد ارمکی با موضوع «تعالی در برابر توسعه» در تاریخ 12آبان97، در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) برگزار شد. در این نشست دکتر احمد آکوچکیان به تحلیل و بررسی این نظریه پرداخت.

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) ناظر به موضوع تعالی در برابر توسعه گفت: نهج‌البلاغه می‌آموزد که دین و فکر دینی می‌تواند ناظر شناختی، الگویی و اقدامی مقولۀ پیشرفت و توسعه باشد. جناب آزاد ارمکی چنین امری را نمی‌پذیرند. هر پژوهشی در این رویکرد به‌ناگزیر در تبیین اصل امامت، عهده‌دار پاسخ به این پرسش است. از مدیریت دین‌شناخت پیشرفت سخن‌گفتن، فرع بر آن است که از نسبت دین و پیشرفت و دین و توسعه، رهسپار پردازش یک نظریۀ معین در باب پیشرفت باشیم. نظریه‌ای که مرجع پردازش الگوی مدیریت تحول در دو سطح مدل مفهومی و مدل عملیاتی است.

جناب آزاد ارمکی معتقدند، داعیه‌ورزی مدیریت دینی به‌نوعی اعتنا و اتکا یا regularism یا منطق‌گرایی پوزیتیویستی است و اندیشمندانی چون دورکیم صریحاً بر آن هستند که گذار به علم انسانی جدید در گروی بیرون‌گذاشتن انسان کامل و دین و به این قرار اصل امامت از مدار این علوم است. آیا جریان‌داری آموزه‌های دین از ساحت پارادایم تا دانش تا مدیریت، دارای یک منطق و اصول و روش‌شناسی کارآمد است؟ در این میان، متهم‌ترین دانش که سلطۀ پوزیتیویستی بر مدیریت معاصری جهان ایرانی یافته است؛ همانا فقه احکام است. ساحت مرجع چهار گفت‌وگو و چهار نظر به ضمیمۀ علوم انسانی، با این سؤال اصیل روبه‌رو است که آیا فهم دین و تفسیر متن مقدس، ظرفیت نسبت با استعلا و گذار روشمند از یک انتولوژی اصیل قرآن‌شناخت، در نقد فرآوری پارادایمی به یک تئولوژی روشمند را دارد؟ تفسیری از دین که بتواند با رهسپاری به عرصۀ ارزش‌داوری، از ایدئولوژی منقح قابل‌دفاع یک مدنیت معاصری چونان جمهوری اسلامی سخن بگوید و با فرآوری از انتولوژی به تئولوژی و ایدئولوژی، رهسپار تکنولوژی شود و از فناوری دانش قرآنی‌بنیان توسعه سخن بگوید. جناب آزاد ارمکی چونان جناب عبدالکریمی، پذیرای این امکان چهار لایه‌ای نیستند و هرگونه گذار از آن فهم انتولوژیک به سه لایۀ بعدی را نشانۀ نوعی پوزیتیویسم می‌انگارند.

در نگرش پیشنهادی جناب دکتر آزاد، امکان گذار از فهم دینی به علم انسانی نیست؛ زیرا در فهم دینی از انسان کامل سخن می‌رود و علم انسانی دینی، علم انسان کامل است و حال آنکه علوم مرسوم انسانی، علوم تجربه‌پذیر سرشار از سعی و خطاهای انسانی است. انسان موضوع علوم انسانی، انسان جایزالخطا است. بدین‌سان از کارآمدی علم انسانی دینی سخن‌گفتن، به‌نوعی درافتادن با رادیکالیزم و پوزیتیویسم است.

وی در ادامه مباحث آزاد ارمکی را در ده محور بازخوانی کرد.