6:13 بعد از ظهر
6 آذر 1403

تعریف اجتهاد پارادایمی و تأثیر نگاه پارادایمیک به فلسفۀ فقه

به گزارش دبیر سلسله‌نشست‌های انجمن فلسفۀ فقه با موضوع «روش‌شناسی اجتهادی فقه قرآنی» با حضور استادان صاحب‌نظر جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمد ساجدی، جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌رضا فاخری و جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد آکوچکیان در دی ماه امسال برگزار شد.

احمد آکوچکیان دراین‌باره بیان کرد: قرآن کریم، کتاب مرجع اجتهاد تفسیری پیشرفت‌شناخت است و در ساختار آموزگاری خود، روش‌شناسی خودویژه‌ای را در فلسفۀ فقه یا فلسفۀ هر عرصه‌ای، ناظر به دو قلمروی حقیقت دین و تحقق دین پیشنهاد می‌کند. می‌توان با تتبع در روش‌شناسی درون‌متنی، مانند مروری بر سورۀ بقره، پی‌جوی این روش‌شناسی بود. در سراسر این سوره و سوره‌های احکامی دیگر، می‌توان یک بنیان روش‌شناختی خودویژه دید.

آموزه‌های احکامی سوره در ساحتی میان‌رشته‌ای، میان‌دانشی و نظام‌واره با عرصه‌های پیشافقهی و پسافقهی، در اختیار مخاطب است؛ گرچه کاستی بزرگ علم فقه، از میانۀ قرن پنجم تا دورۀ معاصری، تبدیل غیرواقعی این آموزه‌ها به آموزه‌های خشک و جزئی‌نگر رساله‌ای شده است.

این خاصیت نظام‌واره، نه‌فقط در تصویر فلسفه احکامی یا فلسفه فقهی و اجرای استراتژیک و در سرجمع همۀ آن‌ها در خاستگاه زیستمانی و زیستمندی احکام و فقه احکام، بلکه حتی در شیوۀ آموزش و فرآوری نگاشت مسیر آموزش و پژوهش احکام و فقه احکامی وجود دارد. این همه، در ظرفیت حجمی سوره، پیش روست. آموزۀ عظیم‌تر سوره، هنگامی است که دریابیم این آموزگاری احکامی و فقه احکامی در ضمن نظریۀ جامع قرآنی رشد و الگوی تحول تمدنی جای‌گیر است.

این آموزگاری‌ها، آموزگاری روش است. روشی که ظرفیت‌بخش جامعه در طرح مسئله، شکل‌گیری معرفت، ظرفیت‌یابی پذیرش حکم و کاربست‌های حکم را در متن مدیریت اقدام مدنظر دارد و آموزگار حاکمان و حکیمان و حکم‌گزاران است. همراه با ظهور تدریجی مفهوم «نظام‌شناسی و نظام‌سازی» در مطالعات دین‌شناسی و بلوغ ادبیات برنامه‌های راهبردی علمی و فرهنگی و وجه خاصی از تولید علوم انسانی که در آن، علوم انسانی به‌صورت یک مجموعۀ هماهنگ و نظام‌یافته بر داده‌های دین و به‌طور خاص قرآن کریم استوار می‌شود. در این راستا مفهوم نظریه‌پردازی به‌مثابۀ یک ضرورت برای دستیابی به نظام‌ها در سطوحی از جامعۀ علمی رخ نموده است. در این تطور، به‌تدریج مفاهیم انتزاعی‌تر جای خود را به مفاهیمی با سطح انتزاعی کمتر داده تا به مفهوم «نظریه‌پردازی» رسیده است.

وی در ادامه گفت: بازخوانی روش‌های استنباط از قرآن کریم با رویکرد کشف نظام‌ها و نظریه‌های اساسی قرآن و دین، از جمله راهبر به میراث علمی شهید سیدمحمدباقر صدر دربارۀ نظریه‌پردازی و کشف نظام‌های قرآن‌بنیان و به‌طور خاص نظام‌سازی نظری‌پردازی فقه پیشرفت در سه گام برجستۀ فلسفتنا، اقتصادنا، رسالتنا، با تأکید بر کاربرد روش‌شناسی تفسیر موضوعی است؛ به‌گونه‌ای که ماهیت ولایتمندی قرآن‌بنیان فقه پیشرفت را در نمونۀ اقتصادنا به معرض نظر آورد. شهید صدر هدف اصلی تفسیر به روش موضوعی را استخراج نظریه‌های مورد‌نیاز بشر دانست و بر حل مسائل جامعۀ معاصر تأکید کرد. او در واپسین زمان عمر خود، کوشش علمی‌اش را به بیان روایتی منحصربه‌فرد از روش تفسیر موضوعی اختصاص داد؛ روشی که تنها هدف آن انتاج نظریه است. آن استاد پیشاهنگ بر استخراج نظریه‌های فراگیر از قرآن کریم و کشف نظام‌ها تأکید می‌کند. رویکرد نظام ـ نظریه‌شناخت به آموزگاری قرآن کریم، فصل برجستۀ روش‌شناسی قرآنی در اجتهاد فقهی است.

این گفت‌وگو با بررسی آیات سورۀ بقره پایان یافت یافت. آکوچکیان تصریح کرد: با سورۀ بقره، اقلام نظریۀ فقه مقاصدی برای بخش جداگانه‌ای شامل سه فصل فلسفۀ فقه احکام، نظام احکام و حاکمیت فقه احکامی مهیا می‌شود. این روال را می‌توان در تمامی سوره‌های برجستۀ فقه احکامی پی‌گرفت.

در سورۀ بقره با آیات 1 تا 39، نظریۀ مرجع رشد پیشنهاد می‌شود و با آیات 40 تا 123، نظریۀ رشد در بوتۀ آزمون یک تحلیل مقایسۀ تمدنی قرار گرفته، سامان نظریۀ تمدنی به خود می‌گیرد. با آیات 124 تا 157، در ذیل نظریۀ امامت، ویرایش تازه‌ای بر آن نظریۀ مرجع رشد از یک سو و بر نظریۀ تمدنی در ضمن نظریۀ دولت ـ ملت از سویی دیگر افزوده می‌شود و با آیات 158 تا 252، تمام سه سطح تحلیلی پیشین، ساحتی برای ظهور کارکردداری الگوی سبک زندگی با محوریت اخلاق و فقه در نظر گرفته می‌شود.