چکیده
علوم انسانی در دورۀ معاصر از جنبش آغازین معرفتشناختی گذر کرده و با تحول گفتمانهای درونی خویش، اینک و در عصر جدید، سامان تحقیق و توسعهای یافته است و در آخرین تطور درونگفتمانی خویش، کارمایۀ دانشی «گفتمان توسعۀ دانشبنیاد» شده است و اینک در آستانۀ دومین جنبش معرفتشناختی معاصر، با ایدۀ شکلگیری میانرشتهایها، مجال افزونتری برای کارآمدی توسعهای یافته و مجال مهیاتری برای حضور زندگیساز «اندیشۀ دینی» فراهم آورده است. مضمون این دو دورۀ تحول کدام است و خاستگاه تازۀ تولید دانش در عرصۀ علوم انسانی نوین در فضای گفتمانی نظام جمهوری اسلامی مستند به اندیشۀ دینشناخت پیشرفت چیست؟ این پاسخ، منظر روششناختی مهیایی برای جریان معاصر «اندیشۀ دینی» بهویژه در تحقق یک «حاکمیت ملی توسعهای» از مجرای اندیشۀ دینشناخت پیشرفت به نقشۀ جامع علم، به گفتمان رشد ـ توسعهای تفقه در دینبنیان، به الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و نقشۀ جامع علمی فراهم میآورد. پژوهش پیش رو بر آن است که اولین و اصیلترین حاصل اندیشۀ انقلاب اسلامی، گذار به جنبش معرفتشناختی بنیان عینیت ولایتمندی اندیشۀ دینشناخت پیشرفت بوده که مستند اصیل برآمدن انتظار تغییرآفرینی از علوم انسانی است. بهسخنی دیگر، اندیشۀ دینشناخت پیشرفت، خاستگاه بازخوانی علوم انسانی معاصر است. گذار به نظریۀ ولایت تفقه در دین و مبتنی بر آن، گذار به گفتمان پیشرفت تفقه در دینبنیاد، بستر بالندگی علوم انسانی در نظام جمهوری اسلامی است.
کلیدواژگان: اندیشۀ ترقی، جنبش اول معرفتشناختی، جنبش دوم معرفتشناختی، اندیشۀ دینی، علوم انسانی، گفتمان توسعۀ دانشبنیاد.