یکی از آخرین نشستهای گروه پژوهش سلامت و سبک زندگی، به تحلیل و بررسی دیدگاه اسلام و اگزیستانسیالیست دربارۀ رنجهای زندگی گذشت. در این نشست، در نتیجۀ بحث، چنین به میان آمد که ما در این جهان، در زندگی عادی و روزمرۀ خود در پی مطلوبهایی از قبیل قدرت، ثروت و لذت هستیم و برای رسیدن به آنها تلاش طاقتفرسایی میکنیم؛ ولی همواره با سه مشکل روبهرو هستیم که مایۀ رنج ما هستند: رنج ناشی از نرسیدن، رنج ناشی از ترس از دست دادن، رنج ناشی از تکرار و خستگی و دلزدگی. در برخورد با این رنجها، برخی از فیلسوفان اگزیستانسیالیست که در جمعبندی خود به پوچی و غلبۀ شرور بر خیرات و رنجها بر خوشیها رسیدهاند، تنها راه نجات را در خودکشی دیدهاند که در واقع این راه، پاککردن صورتمسئله است نه راهحل آن. اما در مکتب اسلام، اصل بر تغییر خود است. یکی از بزرگترین دستاوردها و خدمات آموزههای قرآنی ـ اوصیایی، فراهمساختن زمینهای برای تعالی انسان و بازگشت به خود اصیل او است و تعالی انسان بهمعنای فراتررفتن از خودِ کنونی و پرواز بهسوی خود اصیل و آرمانی است. یکی از کارکردهای این آموزهها این است که نحوۀ نگاه ما را نسبت به خود، جهان، مرگ، درد و رنج و زندگی در این عالم تصحیح میکند. نوع نگرش آدمی به عالم، نوع زیست او را تعیین میکند.