به خویش از منظر غدیر بنگریم!
و به انسان امروز بیندیشیم که چه تصویر و نقشۀ مفهومیای برای خود از جهان پیرامون دارد که بر این مدار نگاه به نهضت حسین دارد؟
و به تاریخ و میراث عظیم فرهنگی خود در افق معاصریت (اکنون جامعه) بیندیشیم و با رویکردی متفکرانه تحلیل کنیم «ما با حسینبن علی و جنبش تدبیری او چه نسبتی داریم؟».
اینک و در جهان جدیدْ سه معادلۀ بزرگ برای انسان جدید و بهطور خاص مسلمان ایرانی اتفاق افتاده است:
1. معادلۀ وضعیت امروز بحران انسان معاصر در نسبت با جایگاه نهضت حسینی؛
2. و معادلۀ گذار در دهههای اخیر تحول جهان ایرانی؛
3. و معادلۀ ظهور انواع نظریهها و انواع گرایشها در تفسیر این نهضت.
ما باید همت ورزیم که سرمایههای بزرگ فرهنگی مثل عاشورا را وارد وجدان و خرد جمعی زمان حال بکنیم.
اگر ما نتوانیم میراث عظیم اندیشهای، نظریهای و فرهنگی خود را در افق معاصریت (اکنون جامعه) وارد کنیم، به هیچ وجه نمیتوانیم در عرصههای گوناگون فردی، اجتماعی و تمدنی اثرگذار باشیم، امری که اساساً متفکرانه است و نه تبلیغی؛ یعنی کاری نیست که مداحان و مبلغان بهعنوان دستگاههای سنتی از پس آن بربیایند. بنابراین برای اینکه بتوانیم سرمایههای بزرگ فرهنگی مثل عاشورا را وارد وجدان جمعی زمان حال بکنیم، به یک الگوی اندیشهای و زبانی خاص نیاز داریم.
اینک و در جهان جدید دامنۀ مسئلۀ ما و نهضت حسینی بر مدار موقعیت غدیر، به پنج عرصۀ زندگی زیستمانی ـ فردی، زندگی اجتماعی، عرصۀ هنر و نیز عرصۀ تحول تمدنی و در نقطۀ اوج، تجربۀ عرفانی در متن واقعیت پیچیدۀ جهان امروز رسیده است.