نشست گروه پژوهش گفتمان و هنر با موضوع معناشناسی هنر برگزار شد. در این نشست دکتر احمد آکوچکیان، استاد راهبر جلسه، در پاسخ به سؤال یکی از هماندیشان دربارۀ معنای هنر اذعان کرد: هنر به معنای یونانی یا «Techne» در کتاب ارسطو ازجمله فضیلتهای شناختی، گونهای آشکارگری، کشف و یکی از راههای شناسایی و معرفی حقیقت به شمار آمده است. هنرْ دانایی عملی یا Techne است، اما وابسته است به فعالیتی انسانی که ارسطو آن را «Poiesis» میخواند. این نوعی آفرینش است که سبب میشود اثر هنری تبدیل به راهی در فهم حقیقت شود. در فهم ارسطویی، سرچشمۀ هنرْ فعالیتی خاص یا مهارت است و هر مهارتی خود ریشه در کاردانی یا دانایی خاصی دارد. ارسطو این «فضیلت نهایی» را هنر میخواند. با وجود این، مهم است که بدانیم او هنر و فعالیت هنری را در فهم حقیقت نابسنده میدانست، زیرا فرجام آنها به تمامی خارج از حیطۀ عمل خودشان قرار دارد. سرچشمۀ هنر بیرونی است. کسی که کار میکند و مهارت مییابد هدف را تعیین میکند. به نظر ارسطو درحالیکه Techne به معنای فن و هنر است، اما از اینکه فرجام آن بیرونی است آسیب میبیند.
وی در توضیح بیشتر این مطلب افزود: هایدگر در درآمدی به متافیزیک، دربارۀ این معنای Techne مینویسد: «نه هنر است و نه تکنولوژی، بلکه فقط شکلی از دانایی است. آفریدن و ساختن به معنای تولید کردن است». در Techne، موضوعْ امری است «حاضر در دست» که موضوع شناسایی علمی و بررسی نظری است، درحالیکه در «Phronesis» موضوعْ منش «آماده در دست» است. منش هستندهای که موضوع حقیقت یا «Aletheuein» است. هایدگر برای دانایی ناشی از Techne (به معنای رایج آن در ادبیات یونان باستان) چندان ارجی قائل نبود. به گمان او، ما باید در پی کشف یا ابداع معنای تازهای از Techne و هنر باشیم که با معنای حکمت عملی یا Phronesis همراهی داشته باشد. معنایی که ناظر با معنای حکمت عملی یا کنش و عمل آدمی باشد و به داناییهای ناشی از آنها دقت کند و فقط منحصر به دانایی فنی نباشد. در درآمدی به متافیزیک، چنین معنای تازهای از Techne مطرح شده و این معنا از شالودهشکنی معنای کهن به دست آمده است.