1:26 قبل از ظهر
31 اردیبهشت 1403

منطق ورود به زمان تاریخی در سورۀ عصر

سورۀ عصر یکی از سوره‌های مکی قرآن است که با قسم به عصر و زمانه، آغاز و نقش آن را در زندگی انسان متذکر می‌شود. گفتنی است «وجود» و «زمان»، برجسته‌ترین و اصیل‌ترین پرسش انسان تاریخی و در چشم‌انداز تمامیت عرصۀ حیات انسان معاصر است.

سه فصل برجستۀ زمان در حوزۀ امر انسانی، زمان روان‌‌شناخت (زمان محصول زندگی روان‌‌شناخت) و زمان جامعه‌شناخت (زمان محصول زندگی اجتماعی) است که در زمانی تاریخی (زمان انباشته‌شدۀ بلندمدت زیست روان‌شناخت ـ جامعه‌شناخت) انبانه‌‌سازی می‌‌شود. سورۀ عصر، منطق ورود به زمان تاریخی از منظر ورود به زمان روان‌شناختی ـ جامعه‌‌شناختی را به‌مدد الگوی مبنا و معیار زیست هستومندانۀ فردی و اجتماعی به دست می‌‌دهد.

راهبری واقعیت‌های زندگی، چه در عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی و چه در عرصۀ تاریخ و تحول تمدنی، به‌ناگزیر بایستی از سطح یک تصویر ایدئال از الگوی رشد عبور کند و عنصر زمان و برنامه‌ریزی را در طراحی الگوی مدیریت زندگی وارد نماید. سورۀ عصر می‌آموزد از چشم‌انداز منطق تطور خلاق زمان و آفریدگاری زمان ـ مکان، به داوری دربارۀ انسان بنشینیم. در کانون زمان‌شناسی (والعصر) و تغییرشناسی، خط اول و آخر تحلیل، عاقبت همان آدمیت آدمی است و اساس حقیقت دین نیز بازگشت به نسبت همین انسان متناهی روان‌شناخت، تاریخ‌شناخت و جامعه‌شناخت با امر نامتناهی غایی یا خداوند دارد.

انسان در سورۀ عصر، میانۀ «خُسر» و «الا الذین» ایستاده است. ایستادن با انتخاب خویش و همواره در روبه‌روی خویش، یک هشدار بزرگ را دارد که امکان «خسر» او از «رشد» او بیشتر است و بیشتر مردمان در میانۀ این دو انتخاب، از خویش بیرون آمده و تباهی وجود خویش را به جان می‌خرند. سوره از انسانی سخن می‌گوید با امکان دو انتخاب پیش روی خویش.