«تجربۀ هنری» جریان گذار شخصیت و سبک برگزیدۀ هنرمند در چارچوبۀ یک نظام زبانی زیباشناسانه است. دو فصل تحلیلی این تجربه یکی «جریان وجودی هنرمند» در فصل خودآگاه آن و دیگری «نوع زباندارسازی این تجربه» مبتنی بر معیارهای خاص زیباشناختی آن است. آموزههای نیایشی به این هر دو سرفصل تحلیلی تجربۀ هنری پوشش میدهند. روش زیستی ـ زبانی تجربۀ باطنی پیشنهادی آموزههای نیایشی میتواند مستند تجربههای عظیم باطنی ـ هنریِ اهل تجربۀ هنری باشد. تجربههایی که زبان زیباشناسانۀ خاص خویش را یافتهاند و در ادبیات عرفانی، کارکرد خویش را به آزمون گذاشتهاند. نکتۀ افزونتر آنکه این دو عنصر تحلیلی و مفهومی تجربۀ هنر با ملاحظۀ مدیریت موقعیت در هرکدام از نیایشهای آموختۀ اهلبیت (ع) با نوعی تجربۀ خاص در موقعیت همراه شده است. از این رهگذر، هنرمند میتواند تجربۀ زیستی در موقعیت خاص خویش را نیز با این آموزهها داشته باشد.