11:49 قبل از ظهر
31 اردیبهشت 1403

چیستی معرفت‌شناخت حکمت هنر

 

چکیده

هنر آشکارگی زیباشناسانۀ تجربه‌های خود و خودی‌شدۀ هنرمند ـ مخاطب است. تجربه‌ای مبتنی بر دو رکن معنایی، تجربۀ خودشدگی تا خودبودگی هنرمند ـ مخاطب و زبان‌داری این تجربه و آشکارگی زیباشناسانۀ آن به‌مدد یکی از انواع زبان، چونان زبان کلمه و کلام در ادبیات، نقش و رنگ در هنرهای تجسمی، فضاهای درونی و بینابینی در معماری و شهرسازی، صدا و صوت در هنرهای موسیقایی و حرکت و اطوار در هنرهای نمایشی است. حکمت هنر، اندیشۀ مبنای جنس بالغ تجربۀ هنری است. این اندیشۀ مبنا دارای چه ساختار معرفت‌شناختی است؟

حکمت هنر، جریان اندیشه­‌ای بنیان‌­نگر رشد معطوف به سطوح بالغ تجربۀ زیستی است که خویش را هم‌پا با جنس زندگی هنرمند ـ مخاطب در نوع، مضمون و شکل آشکارگی آن تجربه در یکی از انواع زبان‌های هنر آشکار می­‌کند. بدین‌سان حکمت هنر، فهم بنیادنگر رشد منجر به زندگی است که خود را در مضمون و فرم تجربۀ هنری آشکار می­‌سازد. کاوش از چیستی معرفت‌شناخت حکمت هنر، راهبر به دو فصل مفهومی آن، یعنی چیستی اندیشۀ مبنای تجربۀ باطنی یا تجربۀ خودشدگی تا خودبودگی و دوم اندیشۀ راهبر به جنس خاصی از زبان­‌داری است. از این رهگذر، اندیشۀ دین‌شناخت هنر به‌مثابۀ حاق بالغ این جنس از اندیشه­‌ورزی سر برمی‌­آورد که در نقد مقایسه‌­ای با دیگر مشرب‌­های حکمی هنر با شاخصه‌­هایی چون گستردگی نظام ادراکی، ژرفای این نظام ادراکی، ظرفیت گذار آن به تجربۀ باطنی، ظرفیت تبدیل آن به زبان هنر تا زبان‌­داری آن و حکمت قرآن­‌شناخت ـ سنت‌­شناخت هنر نیل می­‌کند و اوج این سامانۀ معرفت‌­شناخت را در اندیشۀ نیایش­‌شناخت هنر تصویر می­‌کند. بدین‌سان هنر معیار بر بنیان تجربۀ معیار خودشدگی تا خودبودگی و زبان زیباشناخت معیار شکل می‌گیرد. حکمت هنر، خاستگاه شناختی این دو فصل معنایی است.

کلیدواژگان: دین، معرفت‌شناسی، حکمت ­هنر، فلسفۀ دین، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی.

 

نویسندگاناحمد آکوچکیان و رها سعادتی.

منبع: همایش بازتاب حکمت اسلامی در هنر و معماری، ۱۳۹۲.