حجتالاسلاموالمسلین احمد آکوچکیان، استاد راهبر گروه پژوهش سلامت و سبک زندگی، بر آن است که آموزههای قرآنی و اوصیایی چشمانداز دیگرگونهای از مکتب هستیداری انسانی یعنی «فلسفۀ شدن» (حکمت رشد: حکمت شدن و بودن، حکمت شدگی و انسانی) را در میان میآورند. وی در نشست اخیر خویش با این گروه پژوهشی به بررسی این چشمانداز دیگرگونه پرداخت و گفت:
ـ در این رویکرد خودویژه، انسان از خودش عبور میکند و به فطرت، ظرفیتها، نیازها و ساخت و ترکیب خویش، خودآگاه میشود تا به جهان دررسد: درک بلاوسطهای که کلید شناخت و تغییر جهان و هستی است؛
ـ نوبت به جهان میرسد. آدمی از هستی محدود و محکوم خویش به نظاممندی عالم و هستی نامحدود و هستیساز میرسد و اینگونه ایمان میآورد و مقولاتی چون زیبایی در جهان، هدفداری هستی، معناداری و مرحلهداری آن در میان میآید؛
ـ آدمی میتواند خویش را به اسماء فعل خداوند و جاینشینی خداوند بازتعریف کند و خویش را طرحی معنیدار بریزد و تحقق بخشد؛
ـ و آزادی در ابعاد گوناگونش به عدالت و عبودیت انسانآفرینِ خداوندی، چونان روشی برای آفرینندگی دانستهتر میشود. پس او دربرابر خویش و نیز عمل خویش مسئول است و بدینسان اخلاق در لایهای فراتر از تجربۀ تکالیف و تجربۀ ارزشها و بلکه در سطح تجربۀ اختیار خلاق (برگزینی آزادانۀ خیر و آفریدگاری زندگی خویش از سر رویکرد به خیر) قرار نظاممندی در متن زندگی خلاق آدمی خواهد داشت؛
ـ و زمانْ مقدار حرکت دیده میشود. امتداد امر انسانیْ آفریدگار زمان ـ مکان انسانشناخت است. زمان ـ مکان امر انسانی زمان ـ مکان احوال خودآگاهی اوست؛
ـ و یأسها، دلهرهها، دلواپسیها، نه از حس وافتادگی به خویش که از درک عظیم بودن، ضرورت رفتن و حرکت خویش، حس فاصلۀ میان بودن و شدن، ابهام راه و طول و بُعد طریق، مایه میگیرد و مرگ بهمثابۀ امکانی تبدیلکننده بازتفسیر میشود؛
ـ و زبان بهمثابۀ آشکارگی زیباشناخت تجربۀ باطنی بازتفسیر میشود؛
ـ پس موقعیتها مخلوق اختیار خلاق و قدر انسانیاند و نه رقمزنندۀ کیستی انسانی.