کتاب 10 فرمان رهبری پیروزمندانه در تلاش برای پاسخ به سؤالاتی به قرار زیر است:
- 1. تفاوتهای رهبری و مدیریت چیست؟
- 2. اهمیت رهبری در دنیای امروز چیست؟
- 3. بالا رفتن در تراز رهبری و ارتباط آن با اولویت نیازهای انسانی چگونه است؟
- 4. ایجاد یک تغییر موفق و روشهای برخورد با مقاومت دربرابر تغییر و افزایش شجاعت در چرخشهای استراتژیک چگونه است؟
- 5. اشتباهات فاحش رهبران در دنیای امروز چرا اتفاق میافتد؟
- 6. عبور از پارادایمهای آزاردهنده در کشورهای در حال توسعه برای ارتقای سیستم رهبری چگونه رخ میدهد؟
- 7. اتصال رهبری، مدیریت استراتژیک و فرضیهسازی در دنیای امروز چگونه ممکن است؟
مخاطبان اصلی کتابْ مدیران کسبوکارها یا افرادی هستند که در مسیر تبدیل شدن به مدیر میانی یا ارشد یک کسبوکارند. این اثر در راستای تحقق اهداف زیر نگارش شده است:
- 1. ایجاد درک عمیق در ذهن رهبران از مفهوم رهبری در دنیای امروز؛
- 2. تمرکز بر ایجاد یک ساختار ذهنی یکپارچه در ذهن رهبران برای افزایش توانمندی در حل مشکلات امروز کسبوکارها؛
- 3. ترکیب مفاهیم رهبری، تفکر استراتژیک و آیندهنگاری؛
- 4. تلاش برای ایجاد ارتباط میان رهبری کسبوکار و اهمیت جلوههای حیات انسانی در ذهن رهبران؛
- 5. تلاش برای درک مفهوم تغییر.
کتابْ گفتوگوی خود را با شرح تفاوت میان رهبری و مدیریت و دلایل افزایش اهمیت رهبری در دنیای امروز در بستر تاریخی آغاز میکند. این بخش بهصورت مفصل به ماهیت انسانی رهبری کسبوکار و چالشهای بین رهبری و مدیریت در کسبوکارها میپردازد.
فصل دوم به این پرسش پاسخ میدهد که «با توجه به وضعیت محیط کسبوکار در دنیای امروز ایرانی و جهانیْ رهبران نیازمند چه ویژگیهایی برای موفقیت در کارهایشان هستند؟». ازاینرو به زیرمجموعههایی میپردازد که توانمندی رهبری را افزایش میدهد.
فصل سوم با اشاره به نیاز رهبران به شکار فرصتها و پیشبرد مؤثر اهداف سازمانْ به مفاهیم استراتژی و رهبری استراتژیک و مسیرهای شناختهشدۀ محیط کسبوکار و تأثیر عناصر آن بر کسبوکار میپردازد. در این بخش، پنجرۀ فرصتها به مخاطبین معرفی میشود.
در فصل چهارم، با توجه به اهمیت چابکی در کسبوکارها برای پیروزی در رقابتهای همکاریْ به مفهوم هموارسازی و عبور از چالشهای سنتی در سلسلهمراتب سازمانی پرداخته میشود و راههای کاربردی برای این فرایند معرفی میشود.
فصل پنجم به این موضوع میپردازد که رهبر برای ارتقای جایگاه رهبری خود به چه اقداماتی نیازمند است. در این فصل، بهصورتی عمیقتر به ارتقای جایگاه رهبران آن و ارتباط آن با اولویتهای نیازهای انسانی پرداخته میشود، ازجمله از مفهوم دگردوستی و تأثیر آن بر تبدیل رهبر به رهبری کاریزما بحث میشود.
فصلهای هفتم و هشتم به سراغ اصلیترین وظایف یک رهبر میروند و آنْ تغییر است. در این دو فصل، ابتدا به فرایند ایجاد یک تغییر موفق در سازمان پرداخته میشود سپس به تغییرات عمیقتر و چرخشهای استراتژیک و راهکارهای عملی آن در سازمان اشاره میشود. سپس به روشهای برخورد با مقاومتهایی پرداخته میشود که دربرابر تغییر اتفاق میافتند.
در فصل نهم، به یکی از واقعیتهای تلخ در زندگی رهبران میرسیم و با صراحت دربارۀ دلایل فروپاشی نظام رهبری شخصیت رهبران در دوران کار ایشان صحبت میشود و از راهکارهای عملی در این موضوع سخن به میان میآید و حتی از نقش کارکنان و خانواده نیز صحبت میشود.
فصل پایانی کتاب نیز دربارۀ یکی از وظایف مهم رهبران بهعنوان مربی و تربیتکنندۀ کارکنان سخن میگوید.