9:53 قبل از ظهر
1 آذر 1403

۱۰ فرمان رهبری پیروزمندانه

این کتاب در تلاش برای پاسخ به سؤالاتی به قرار زیر است:

  • 1. تفاوت‌های رهبری و مدیریت؛
  • 2. اهمیت رهبری در دنیای امروز؛
  • 3. چگونگی بالارفتن در تراز رهبری و ارتباط آن با اولویت نیازهای انسانی؛
  • 4. چگونگی ایجاد یک تغییر موفق و روش‌های برخورد با مقاومت در برابر تغییر و افزایش شجاعت در چرخش‌های استراتژیک؛
  • 5. چراییِ اشتباهات فاحش رهبران در دنیای امروز؛
  • 6. چگونگی عبور از پارادایم‌های آزاردهنده در کشورهای در حال توسعه برای ارتقای سیستم رهبری؛
  • 7. چگونگی اتصال رهبری، مدیریت استراتژیک و فرضیه‌سازی در دنیای امروز.

مخاطبان اصلی کتاب، مدیران کسب‌وکارها یا افرادی است که در مسیر تبدیل شدن به مدیر میانی یا ارشد یک کسب‌وکار هستند و در راستای تحقق اهداف زیر به رشتۀ تحریر درآمده است:

  • 1. ایجاد یک درک عمیق در ذهن رهبران از مفهوم رهبری در دنیای امروز؛
  • 2. تمرکز بر ایجاد یک ساختار ذهنی یکپارچه در ذهن رهبران برای افزایش توانمندی در حل مشکلات امروز کسب‌وکارها؛
  • 3. ترکیب مفاهیم رهبری، تفکر استراتژیک و آینده‌نگاری؛
  • 4. تلاش برای ایجاد ارتباط میان رهبری کسب‌وکار و اهمیت جلوه‌های حیات انسانی در ذهن رهبران؛
  • 5. تلاش برای درک مفهوم تغییر.

کتاب، گفتگوی خود را با شرح تفاوت میان رهبری و مدیریت و دلایل افزایش اهمیت رهبری در دنیای امروز در بستر تاریخی آغاز می‌کند. این بخش به‌صورت مفصل، به ماهیت انسانی رهبری کسب‌وکار و چالش‌های بین رهبری و مدیریت در کسب‌وکارها می‌پردازد.

فصل دوم به این پرسش پاسخ می‌دهد که با توجه به وضعیت محیط کسب‌وکار در دنیای امروز ایرانی و جهانی، رهبران نیازمند چه ویژگی‌هایی برای موفقیت در کارهایشان هستند؛ از این‌رو به زیرمجموعه‌هایی می‌پردازد که توانمندی رهبری را افزایش می‌دهد.

فصل سوم با اشاره به نیاز رهبران به شکار فرصت‌ها و پیشبرد مؤثر اهداف سازمان، به مفاهیم استراتژی و رهبری استراتژیک و مسیرهای شناخته‌شدۀ محیط کسب‌وکار و تأثیر عناصر آن بر کسب‌وکار می‌پردازد. در این بخش، پنجرۀ فرصت‌ها به مخاطبین معرفی می‌شود.

در فصل چهارم با توجه به اهمیت چابکی در کسب‌وکارها برای پیروزی در رقابت‌های همکاری، به مفهوم هموارسازی و عبور از چالش‌های سنتی در سلسله‌مراتب سازمانی پرداخته می‌شود و راه‌‌های کاربردی برای این فرآیند معرفی می‌شود.

فصل پنجم به این موضوع می‌پردازد که رهبر برای ارتقای جایگاه رهبری خود، به چه اقداماتی نیازمند دارد. در این فصل، به‌صورتی عمیق‌تر به ارتقای جایگاه رهبران آن و ارتباط آن با اولویت‌های نیازهای انسانی پرداخته می‌شود؛ ازجمله از مفهوم دگردوستی و تأثیر آن بر تبدیل رهبر به رهبری کاریزما بحث می‌شود.

فصل‌های هفتم و هشتم به سراغ اصلی‌ترین وظایف یک رهبر می‌روند و آن، تغییر است. در این دو فصل، ابتدا به فرآیند ایجاد یک تغییر موفق در سازمان پرداخته می‌شود؛ سپس به تغییرات عمیق‌تر و چرخش‌های استراتژیک و راهکارهای عملی آن در سازمان اشاره می‌شود؛ سپس به روش‌های برخورد با مقاومت‌هایی پرداخته می‌شود که در برابر تغییر اتفاق می‌افتند.

در فصل نهم، به یکی از واقعیت‌های تلخ در زندگی رهبران می‌رسیم و با صراحت درباره دلایل فروپاشی نظام رهبری شخصیت رهبران در دوران کار ایشان صحبت می‌شود و از راهکارهای عملی در این موضوع سخن به میان می‌آید و حتی از نقش کارکنان و خانواده نیز صحبت می‌شود.

فصل پایانی کتاب نیز دربارۀ یکی از وظایف مهم رهبران، به‌عنوان مربی و تربیت‌کنندۀ کارکنان سخن می‌گوید.