7:37 بعد از ظهر
2 دی 1403

صحیفۀ سجادیه

صحیفۀ سجادیه در یک نگاه

سلسله‌نشست پژوهشی تفسیر «صحیفۀ سجادیه» در دستور کارگروه نیایش‌‌پژوهی قرار گرفت. صحیفۀ سجادیه، کتاب خواهانی تغییر خویش و جهان است. از نگاشتۀ نیایشی سجاد آل‌محمد (ع)، پنجاه‌و‎چهار دعا در دسترس است. بیش از پنج دعای دیگر نیز بوده است که در روند حفظ سند از بین رفته است. هدف از تدوین این اثر پاسخ به این پرسش است که این کتاب کریم در نزدیک‌ترین نسبت استنباطی، استنتاجی و کاربستی با قرآن حکیم، چه منظومه نیازهای انسانی از دین را با رویکرد رشدشناخت در متن زیستمان انسانی پیشنهاد می‌کند؟ برای پاسخ به این پرسش در کتاب مزبور، هرکدام از نیایش‌های آن آموزگار اصیل، بر سنت و روش ترتیل به استمرار مرور خواهد شد.

در تبیینی اجمالی از مضمون این اثر می‌توان گفت، کتاب صحیفۀ سجادیه، چهار گام کاربردی را پیش روی مخاطب می‌گذارد:

ـ اصل اول: تحلیل فهم موضوع و موقعیت، روشن‌بینی به موقعیت، درک موقعیت و درک وضعیتی که در آن به سر می‌بریم که به‌گونه‌ای روشن در هر نیایش، نه‌فقط تصویر صرف گزارشی، بلکه تصویر صحنه‌ای و موقعیتی می‌شود. تصویری سه‌بعدی، بلکه چهار بعدی از وضعیتی که سالک در آن به سر می‌برد؛

ـ اصل دوم: بدانیم که چه بخواهیم تا از آن موقعیت عبور کنیم و آن نقطۀ مطلوب را ژرف‌تر و گسترده‌تر کنیم؛ عزم و آهنگ خویش را بر منوال‌ رکن اصیل تبدیل‌کردن همۀ بایدها به تجربۀ ارزش و اختیار خلاق و نوبه‌نوکردن عزم تازه، خواهانی تازه و فرآیندهای درونی روان‌شناختی که پیش و پس شکل‌گیری این خواهانی در آدمی شکل می‌گیرد؛

ـ اصل سوم: تحلیل مسئلۀ واحد به مسئله‌های جزئی‌تر برای مدیریت روشن‌بین مسئله. هرکدام از این دعاهای پنجاه‌وچهارگانه، گزارش یک موقعیت انسانی است. موقعیتی که در چندین فقره و چندین فراز بسط مفهومی می‌یابد تا این آموزگاری برای ما باشد که برای مدیریت مسئله‌ای بزرگ‌تر، ابتدا تبدیل به مسئله‌‌های کوچک‌تر شود؛ زیرا برای مسئله‌های کوچک، راه‌حل‌های آسانی می‌‌توان تبیین کرد؛

ـ اصل چهارم: تمرین حس اتکا، نه به بیرون، بلکه به خویش و بلکه به کانونی‌ترین بودگی خویش، یعنی خداوند و در این چارچوبه، اتکا به یک الگوی مبنا یعنی محمد (ص) و آل‌محمد (ع).

اینها، چهار اصل کاربردی پشتیبان، برای مدیریت معنای زندگی است. به این قرار، در صحیفۀ سجادیه، انسانی و سالکی معرفی می‌شود که برای خود فلسفه‌ای دارد و بر مدار این فلسفه، چگونگی‌های تفصیلی‌های زندگی برای او آشکار است. پس هستی‌داری هویت‌داری در او تجربه می‌شود.