قرآن کریم، کتاب هدایت به رشد تا برترین سطوح خودتوانمندی حکمتبنیان عدالتگرا است. پس از عصر بعثت و حضور اولیاء معصومین، همچنان مرجعیت تعالیم قرآن کریم مستند به جریان سازوکاری ترکیبی دو الگوی ترتیبی و تنزیلی به شایستگی در اندیشهپردازی پیشرفت و نظام مدیریت راهبردی، به مثابه یک مرجع پارادایمی، الگوی معیار رشد و آیندهنگاری راهبردی پیشرفت در راستای الگوی تفسیری و تدبیری سنت نبوی ـ اوصیایی، جریان نیافته است. در این میان و از منظر روششناسی پردازش اندیشه و مدیریت راهبردی تغییر، ماهیت نظام تنزیلی و نقش آن در پردازش مدل عملیاتی الگوی دینشناخت رشد ـ توسعهای تا گامهای اجرا و پایش و در نظام آیندهنگار راهبردی جامعه و تمدن هدف چیست؟
تحقیق با این بینش آغازین در سمت و سوی یک هدف اصلی و چند هدف فرعی سامان مییابد:
۱ـ هدف اصلی: شناخت چیستی و کارکرد نظام تنزیلی قرآن کریم در ضمن نظام جامع سازوکاری پیشرفت قرآنشناخت در نسبت با دو نظام ترتیبی و موضوعی و به تعبیری دیگر، شناخت چیستی تفسیر سازوکاری پیشرفت قرآنشناخت با لحاظ کارکرد نظام تنزیلی قرآن کریم و دستیابی به یک نگرش روششناخت از الگوی آیندهنگار مدیریت قرآنشناخت پیشرفت (رشد ـ توسعه) در تبیین ماهیت نظری ـ اقدامیِ نظام تنزیلی قرآن کریم؛
هدف یاد شده به نوبه خود دارای سه رکن مفهومی و تحلیلی است:
الف: تنزیل به مثابه یک نظام یا فرایند سازوکاری مدیریت و راهبری حرکت پیوسته فردی، اجتماعی و تمدنی؛
ب: تعریف این فرآیند سازوکاری در ضمن یک الگوی آیندهنگار و به تعبیری توجه به کارکرد نظام تنزیل و مدیریت بلندمدت زمان امر انسانی؛
ج: حیث ساختاری و روششناسی تفسیر قران کریم، مبتنی بر نظام تنزیل از هر دو وجه روش به لحاظ حیث فراروش و هم روش به لحاظ عناصر منظومهای روشها.
اینک و با نظر به سه جزء تحلیلی هدف اصلی تحقیق اثر پیش رو بایستی با پیشنهاد تعریف خودویژهای از نظام تنزیل قرآن کریم و در مرز فارق روشنی با دیگر آراء کارکرد دو گانه آیندهنگار نظام تنزیل را چه در «دین رخ نموده تاریخی و عملیاتی» که به «سبب نزول» میپردازد و چه در «دین ممکن عملیاتی در هر عصری و برههای» که به «شأن نزول» میپردازد، آشکار سازد و روششناسی راهبرنده این نظام پژوهشی را بدست دهد.
۲ـ اهداف فرعی: رویکرد به این هدف اصلی ما را به اهداف فرعی چندی نیز راهبری میکند. در راستای این اهداف نظام سوالات و به این قرار ساختار مباحث این اثر معین میشود:
۲ـ۱ـ گذار از آخرین تعاریف و باز تعریف نظام تنزیل قرآن کریم به اندیشه، الگو و گفتمان آیندهنگاری راهبردی تحول؛
۲ـ۲ـ دستیابی به تصویری روشنتر از فهم نسبت نظریه برگزیده با دیگر آراء در عرصه تعریف نظام تنزیلی، با لحاظ ارکان تفصیلی درونی این تعریف؛
۲ـ۳ـ دستیابی به نظریه زمان امر انسانی و تکثر ازمنه مدیریت امر انسانی به مثابه پایگاه پارادایمی ـ نظری برسازی نظریه نظام تنزیلی؛
۲ـ۴ـ نسبت میان الگوی ترتیبی، تنزیلی و موضوعی آیندهنگار در یک الگوی اندیشهای اقدامی جامع به منظور تبیین روشنتر جایگاه ضروری هر کدام از این سه؛
۲ـ۵ـ دستیابی به قرائت تازهای از اندیشه و الگوی آینده پژوهی ـ آیندهنگاری راهبردی تحول، در مقایسه با نوع آراء در این عرصه و برآورد سطح فرآوری این اندیشه و الگو؛
۲ـ۶ـ دریافت آغازین روششناخت افزونتری از جایگاه سنت نبوی و سنت آلالبیت(ع) در میان دو الگوی ترتیبی و تنزیلی قرآن کریم به منظور کاربردیسازی آزمونی الگوی مرجع تنزیلی در تنوع موقعیتهای موضوع نظر در آیندهنگاری مسائل متنوع پیش روی انسان و جامعه مورد بررسی؛
۲ـ۷ـ بازبینی پیشنهادی کارکرد آیندهنگار نظام تنزیلی قرآن کریم در نقشه جامع تحقیق و توسعهای نمونه جامعه هدف و به طور خاص سند الگوی پایه قرآنشناخت پیشرفت به منظور جریاندهی کارکرد الگوی تنزیلی مرجع به مدد سنت آل البیت در منظومه اسناد بالادستی مدنیت هدف.
بازپژوهی ایده نظام تنزیلی قرآن کریم در این اثر، معطوف به سه رکن مقوم هدف اصلی است که به نوبه خود نیازمند آزمون در کلیت ترکیبی قرآن کریم است تا مختصات خودویژه خویش را در مرز فارق با نظریههای دیگر صاحب نظران نشان دهد. در اختیار گرفتن یک الگوی معاصری برای تحققبخشی گفتمان اسلام ناب محمدی در وانفسای جهان معاصر که سه حوزه تمدنی غرب، جهان اسلام و جهان ایرانی معاصر به رویارویی و تعامل تازهای وارد شدهاند و پیشنهاد این الگو به مثابه الگوی مدیریت هندسه قدرت در جهان جدید، بهره جامع این منظومه اهداف، در آثار این قلم است. با تحقق اهداف یاد شده میتوان مرز نسبت میان نظام تنزیلی (رویکرد فرآیندی سازوکاری آیندهنگار) را با نظام ترتیبی(رویکرد سیستمی مشخصاً فراتاریخی در پیشنهاد نظریه مرجع پیشرفت و مدل مفهومی مبتنی بر آن) و نیز نظام موضوعی آیندهنگار (در برآیندگیری از دو نظام یاد شده ترتیبی و تنزیلی در پژوهش و پاسخ راهبرنده مسائل میان رشتهای پیش روی نظام مدیریت تحقیق و توسعهای) معین نمود.