هشتمین نشست اندیشکدۀ مبانی مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در محل اندیشکدههای مرکز الگو تشکیل شد.
در این نشست که در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۷ برگزار شد، به بررسی مأموریت و عملکرد مؤسسۀ «مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام» مشهد پرداخته شد.
این مؤسسه که مجموعهای تحقیقاتی آموزشی با هویت حوزوی متشکل از محققین حوزوی با سابقه یک دور خارج فقه و اصول، و دانشآموختگان در محضر اسفار و المیزان، و مدرسین مباحث کلام جدید، فلسفه دین، فلسفه حقوق، فلسفه سیاست، فلسفه اخلاق، با رویکرد آیندهسازی در محیط رقابتدر فضای بین المللی تشکیل شده است، استخراج و عرضۀ شبکۀ سیستمهای زندگی بر اساس نگرش، قانون و فرهنگ اسلام (فعالسازی کارآمدی دین از طریق عرضۀ مدلها و سیستمهای ارائهشده از سوی دین برای جوانب مختلف زندگی، بهگونهای که در محیط رقابت میان سیستمهای ادارهکنندۀ جامع، اذعان به برتری آنها بشود) را هدف فعالیتهای خود قرار داده است.
برخی از اساتید نشست، رأی موردنظر خویش را در میان آوردند و پاسخهایی از سوی حجتالاسلاموالمسلمین شیخ عبدالحمید واسطی، معاونت محترم پژوهشی مؤسسه، بیان شد.
محورهای نظر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) در این نشست بهاجمال به فهرست زیر بیان شد:
۱. دستاورد دانشی مؤسسۀ «مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام»، از وجهنظر تاریخ علم و اندیشۀ دینی معاصر، پیشنهاد تحلیل و نقدونظر میشود. فصلی از تاریخ تحول فکر معاصر دینی، اهتمام به روششناسی سیستمی است. مؤسسه مستند به نظریۀ ساخت ـ رفتارگرایی، در ادامۀ جنبش بازخوانی روششناسی فکر دینی که از تکاپوی احیایی اندیشمندانی چون علامه شهید سید محمدباقر صدر نسب میبرد، بر آن است تا منظر سیستمی ـ شبکهای خویش را پیشنهاد کند و کارکرد آن را در مقولۀ مدیریت راهبردی به عرصه آورد. این اهتمام در کنار اهتمامهایی چون جنبش بازخوانی فلسفۀ علوم، رویکرد بازخوانی مبانی هستیشناسی علوم انسانی، رویکرد به پردازش حوزۀ مدیریت راهبردی در سرجمع خویش، وجوه معاصری این تاریخ تحول را تشکیل میدهد؛
۲. اصالتداری روششناسی سیستمی در این مؤسسه چونان تجربۀ «فرهنگستان علوم اسلامی» با غمضعین از دیگر روششناسیها و وجوه دیگر راهبرندۀ تحول معاصری فکر دینی و علوم انسانی میتواند به نوعی فرمالیزم منجر شود و نوع ساختارگرایی اثباتانگار را در تکاپوهای دانشی این مؤسسه تحمیل نماید؛
۳. ساختارگرایی یادشده موجب آن شده است تا در فرآیند استنباطهای معطوف به مطالعات راهبردی احکام کلی حاکم بر حرکت، بهجای آنکه بایدهای کلی، مستند استنتاج اهداف عینی، سیاستها و راهبردهای پیشرفت تلقی شوند، با گمان الغای خصوصیت، راهبرد جامعنگر ملی و بینالملل تلقی شوند. روششناسی پیشرونده در ترکیب دو دسته گزارههای اخباری و انشایی میتواند در کنار روششناسی سیستمی و دیگر روششناسیها از جمله روششناسی منطق استنباط، روششناسی پردازش الگوی فلسفۀ هنجارین مدیریت فقهشناخت تغییر تلقی شود.
با این حال، اهتمام شایسته به این بازخوانی روششناسی فهم استنباطی در جای خویش در خور قدردانی است. خداوندگار رحمان رحیم، پشتیبان این اهتمام دغدغهدار عزت جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی باشد.