8:07 بعد از ظهر
6 آذر 1403

بررسی مبانی و مشکلات تحقق دین

در ادامۀ سلسله‌نشست‌های تخصصی انجمن جهان دینی ـ جهان جدید، نشست دیگری با موضوع «مبانی و مشکلات تحقق دین، منشأ دین» در مهرماه سال جاری، با حضور جمعی از استادان در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) برگزار شد. در این نشست، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مصطفوی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر میرزایی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد آکوچکیان، به طرح نظر خود پرداختند.

مصطفوی با نظر به مشکک‌بودن تحقق دین در آرا خود گفت: تحقق دین، مقوله‌ای مشکک است؛ یعنی باید برای آن بر اساس مبانی و مقدمات متفاوت، حدود مختلفی قائل شد. ممکن است تحقق دین در هر زمان، بایسته‌های خاص خود را داشته باشد. با نظر به مبانی اصلی تحقق حداکثری، بر اساس همان تقسیم‌بندی کلی که تا حدی قابل قبول برای همگان است؛ یعنی باورهای دینی، اخلاق دینی و شریعت، احکام و عادت‌ها یا سنت‌های دینی و نیز با نظر به واقعیت‌های جامعه، تحقق این امور به مقدماتی نیاز دارد که می‌تواند در تحقق دین راهگشا باشد. این مقدمات عمدتاً شامل ساختارهای اندیشه‌ای و سپس ساختارهای عملی فعال و مؤثر است. در ساختارهای اندیشه‌ای توجه به این امر که نگاه ما جامع و کلی به روز باشد، مهم است؛ به این معنا که تفسیر و تبیین و شرح از دین به روز باشد تا برای همگان قابل‌فهم باشد و نه اینکه دین را به روز کنیم. در واقع، ساختارهای اندیشه‌ای یک پیش‌نیاز برای تحقق مؤثر دین در جامعۀ امروز است. روش درست این است که عملکرد مؤثر و فعال در ساختارهای عملی، بر مبنای این ساختارهای اندیشه‌ای در نظر گرفته شود. به نظر می‌رسد ساختارهایی که امروز در دست داریم، مبتنی بر نیازهای آنی است و از قبل، برای آن برنامه‌هایی کارآمد و مؤثر یا پیش‌بینی‌ها و جایگزین‌های لازم، در صورت بروز موانع احتمالی اندیشیده نشده است. حتی در جامعۀ ایران نیز با برنامه‌های بسیج‌گونه، یعنی ساختارهایی که مقتضیات فعلی و آنی جامعه اقتضا می‌کند، روبه‌رو هستیم. وقتی عمل و اندیشه در کنار یکدیگر گذاشته می‌شوند، به وجود نیروهای مؤثر که سطح درک آن‌ها از ساختارهای اندیشه‌ای در همان سطح، بالاتر باشد و انسان‌های عمل‌گرا، برنامه‌ریز و مؤثر نیازمندیم. بعد از این مهم باید به موانع تحقق دین پرداخت.

میرزایی با طرح این پرسش که «مفهوم تحقق چیست؟» تصریح کرد: تحقق دین مقوله‌ای است که می‌تواند مورداختلاف نظری قرار بگیرد. باید در مفهوم تحقق به یک وحدت و توافقی ـ حتی به اجمال ـ برسیم. از این منظر، بحث اصلی هفت محور دارد. در بحث تحقق دین نیز هم، بایستی به موانع و مشکلات آن پرداخت و هم به عوامل مساعد در تحقق‌بخشیدن آن. این دو گرچه در ظاهر در تضاد با یکدیگر قرار دارند، اما با هم انطباق نداشته و به یکدیگر یاری می‌رسانند. در هر صورت از نگاه دوگانۀ مشکلاتی و مساعدی، این عناصر هفت‌گانه، ساحت‌ها و عرصه‌هایی است که هم به رفع مشکل و هم به‌طور طبیعی در تسهیل و تمهید تحقق‌بخشی دین، کمک می‌کند:

1. عرصۀ فلسفه و هستی‌شناسی دین؛

2. عرصۀ فلسفۀ فهم دین؛

3. عرصۀ مفاهیم و مفهوم دین؛

4. عرصۀ تفهیم؛

5. عرصۀ اخلاق، نفس و طبع؛

6. عرصۀ تکنیک، مهارت، عقل ابزاری، تکنولوژی و…؛

7. عرصۀ عینیت و جامعه (عرصۀ مادی خارجی).

آکوچکیان در پاسخ به پرسش مطرح‌شده گفت: به نظر می‌رسد موضوع تحقق دین با لحاظ سهم نسبت با حقیقت دین، ما را به‌ناگزیر وارد فصلی از حوزۀ روش‌شناسی می‌کند تا نسبت کارآمدیِ از حوزۀ نظر در تفسیر حقیقت دین تا حوزۀ تحقق دین، یعنی حوزۀ عملکردی و کاربردی دریافته شود. مقولۀ تحقق دین بایستی در چه فرآیندی تحلیل شود؛ یعنی مفهوم تحقق دین را در چه لایه‌هایی برش می‌دهیم تا در ادامه، گفت‌وگوهای سامان‌یافته‌تری اتفاق بیفتد؟ بر این اساس، به‌منظور تحقق دین، بایستی پنج گام پارادایم، نظریه‌پردازی، مدل مفهومی، مدل عملیاتی و گفتمان در نظر گرفته شود. اینک با این تحلیل، می‌توان جزئیات موانع و متغیرهای پیش‌ران را معین کرد. پس از تحلیل این پنج لایه و تعیین موانع و پیش‌ران‌ها در هر کدام از لایه‌ها، در مرحله دوم بایستی به حوزۀ سازوکار اندیشید؛ به این مفهوم که مجموعه مؤلفه‌های یادشده، در همۀ لایه‌های مزبور، بتوانند در سازوکار تغییر مشارکت کند:

1. سازوکار رشد اندیشه؛

2. سازوکار مدیریت دانشِ توانمند در پیشرفت الگوی تحقیق و توسعه یا مدیریت تحول؛

3. سازوکار حوزۀ توسعۀ فراگیر اجتماعی؛

4. سازوکار نقد حاکمیت؛

5. سازوکار کیفیت حاکمیت.

ما به این نوع از سازوکارها نیازمندیم تا در واقع لایه‌های تحلیلی و پیش‌ران‌ها و پس‌ران‌ها بتوانند در ضمن یک سازوکار تحول، عینیت بیرون را تدبیر کنند.