بنابر گزارشات دریافتشده از مجموعه نشستهای گروه پژوهش فقه و حقوق استاد راهبر جلسه، حجتالاسلاموالمسلمین احمد آکوچکیان، این بار به معنای سه واژۀ فقه، فقاهت و اجتهاد پرداخت. وی تصریح کرد: فقه، فقاهت و اجتهاد ازجمله واژگان فخیم و پرارجاعی هستند که تاریخ دانش مسلمین شاهد حضور کارآمد آنها بوده است. با این حال گاهی در میان آمدن عناوین ثانوی و امور عارضی و جانبی، پرداختن به مباحث لفظی را ایجاب کرده و ضروری نموده است. زیرا اگرچه اهل برهان و معنا را حاجتی به بحث از الفاظ نیست، ولی چه بسا تطور کاربرد جزئیتر یا فراتر از آنْ مسندنشینی فرهنگی واژهای (مانند آنچه از واژۀ ولایت فقیه پس از انقلاب اسلامی در ادبیات سیاسی و اجتماعی رخ نموده است) انصراف مفهومی تاریخی ایجاد کرده است و ما را از اصل معنای حقیقی لفظ منصرف میکند. «ولایت» از آن «فقه دین» است. قرنهای پرخطایی این ولایت از آن فقه حکم و افزونتر، نه حکمتبنیانی بلکه از آن «فقیه حکم» انگاشته شده است.
به هر حال واژگانی مانند فقه، فقاهت و تفقه با همۀ روشنی نیازمند تأمل و بازشناسی هستند. نخست باید فرق میان معنای فقه در بیان شارع و نیز در زبان اهل شریعت را بازشناخت و سپس به چگونگی رابطۀ میان آن دو پرداخت و رهگذار تاریخی فصل و وصل آنها را توضیح داد. بر این مبنا میتوان به بسیاری از پرسشها ازجمله چرایی فروکاهشی دامنۀ عظیم معنایی فقه جامع یا نظام جامع ادراک دینشناخت رشد و رشدشناخت دین به «فقه در احکام» پاسخ گفت.