در نشستهای کلانپروژۀ نظام تنزیلی قرآن کریم در دو ماه آذر و دی، بررسی موضوع فرآوری گفتمان در نظام تنزیلی قرآن کریم در دستور کار پژوهشگران این اثر قرار گرفت. نظام تنزیل از مجرای پیوست متن و زمان و نیز مسائل تدبیر زمان، در ضمن سیاق یا بافت در قطعات پیوستۀ تنزیل، با بازکردن مجرای پیوست نظام اندیشگانی به نظام دانایی، گفتمان زمانمایهای را میآفریند. کلمات و مفاهیمی که اجزای تشکیلدهندۀ ساختار زمانمایه هستند، ثابت و پایدار نیستند و در زمانها و مکانهای متفاوت، ارتباط آنها دگرگون میشود و معانی متفاوتی را القا میکنند. دگرگونی ارتباطات موجب دگرگونی شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میشود و چون این شرایط ثابت و پایدار نیستند، ساختار زبان نیز که توضیحدهندۀ این شرایط است، نمیتواند ثابت و پایدار بماند. گفتمان، برآیند معنایی در این بازههای زمانی و در جهات مختلف است. بدینسان برآیند این منظومه، مولد گفتمان است و همواره مخاطب را در موقعیت تازهای قرار میدهد. سه حوزۀ برجستۀ کارکرد گفتمان در واحدهای وسیع زبانی نظیر پاراگراف، گفتوگو، مصاحبه و سخنرانی، عبارتاند از:
- ـ تأثیر گزینش حروف تعریف، ضمایر و زمانها در ساختار گفتمان؛
- ـ رابطۀ بین اجزای گفتمان در گزارش یک نظریۀ مرجع؛
- ـ حرکتهای ایجادشده از سوی مؤلف بهمنظور ترسیم یک چشمانداز برای مخاطب.
گفتمان، محصول پیوست متن و زمان است که میتواند از فلسفۀ حاکم بر سامانۀ زبانی خبر دهد. نظام تنزیل، نظام پیوست متن و زبان مزبور در ذیل فلسفۀ حاکم یادشده است. بدینروی متن یا نص در پیوست و ارتباط با زبان، گفتمان تولید میکند. گفتمان، محصول فرآیند ارتباطی متن و زبان است و بدینروی همواره بهتبع فلسفۀ یادشده، یک فلسفۀ معین وجود دارد. در این راستا، مراد متن بهتناسب زمان و مسائل زمان بازفهمی میشود. برای نمونه آموزگاری آیۀ «اَلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» مبتنی بر نظام تنزیل، فلسفۀ تناسب است؛ به این مفهوم که تأمینکنندۀ منبع مالی و نفقهدهنده با مدیر توزیع منابع مالی است. حال چنانچه نفقهدهنده غیر از مرد (برای مثال زن) خانواده باشد، قوامیت و توزیعکنندگی منبع مالی بر عهدۀ اوست. گفتمان قرآنی بهتمامی پیام زبانی کارآمدی را در بافت نزولی سامان میبخشد و همین ویژگی، قرآن کریم را متنی ساخته است که توانمندی ارتباطی شگرفی دارد.
نظام تنزیل مناسبت متن و زمان را، در ضمن بافت ظاهرشده در گفتمان نشان میدهد. بدینسان متن، در ذهن و جان و عملکرد مخاطب، برای تدبیر زمان اثر میگذارد. نظام تنزیل، نقش مؤلفۀ زمان در ظهور بافت و گفتمان را بهغرض نوع تربیت زیستمانی تا الگوی مدیریت تغییر و تحول به معرضنظر میآورد. در نظام تنزیل، دو ساحت «نظام دانش» و «نظام دانایی مبنای عمل در عرصۀ دانش» زاده میشود. بهسخنی دیگر، قرآن کریم فقط دانشآفرین نیست؛ ساخت نظام تنزیل، دانشبنیانی عمل توسعهای و فرهنگ تغییر و تحول را نیز رقم میزند. بدینسان زبان قرآنی، زبان تنزیلی است؛ به این معنا که همواره نسبت متن با زمانمایگی انسان و جامعۀ هدف را مدنظر دارد. به این قرار، زبان قرآنی در ساخت سیاقی خویش و در بافتهای درونی هر سورهای، به فضای لازم اندیشهای و گفتمانی، برای جمودنداشتن در مسائل پیشین و نیز بهتناسب مستمر با تطور زمان توجه دارد. با تطور عنصر زمانمایگی، درونمایۀ بافت یا سیاق گفتمان تولیدی، دیگرگون میشود.
فناوری در خویش گرفتن واقعیتهای نوبهنوشوندۀ انسانی، اجتماعی و تاریخی از سوی نظام زبانی قرآن کریم چیست؟ توجیه نظری این فناوری کدام است؟ ابزار این فناوری و بهتعبیری سختافزار فناوری کلمات و مفاهیم قرآنی است که بهضمیمۀ سنت اوصیایی، این ظرفیت تدبیر برنامهای را زمینهسازی میکند. مؤلفههای نرمافزاری و مغزافزاری نظام تنزیل چیست؟ سه گام تحلیل را در تبیین این قابلیت نظام زبانی قرآن کریم میتوان پیشنهاد کرد:
- 1. در اولین گام لازم است تا اصطلاحات متن بافت و گفتمان را بهروشنی تصویر کرد و به منطق شکلگیری رابطۀ میان بافت و متن و نیز متن و سیاق، از وجهنظر زبانشناسی پرداخت؛ بهویژه ضروری است تا نقش زبانشناسی اجتماعی در شکلگیری این نظریۀ زبانی را معین کرد تا به تصویر روشنی از ضرورت یک سبکشناسی معین دست یابیم. سپس، بهکمک حوزههای متناسب دانشی مانند زبان، نحو، نقد، بلاغت، علوم قرآنی، اصول، فقه و تفسیر، میتوان زمینهای برای درک رابطۀ متن، بافت و گفتمان فراهم کرد؛
- 2. در دومین گام، در یک نمونه اثر مانند سورۀ بقره، رابطۀ بین متن و بافت، در ضمن یک روششناسی گفتمانی و در قالب یک نظریه بررسی میشود و ابزار نظریۀ معینی پیشنهاد میشود. هرمنوتیک سنت اوصیایی در این مرحله به کار گرفته میشود. در این سطح، تنوع تجربیات زیستی اهلبیت ع در ترجمان گفتمانی بافت قرآنی، در فهم و مدیریت زمان و تدبیر زمانمایۀ تغییر و تحول، جانمایۀ این هرمنوتیک نشان داده میشود؛
- 3. و در سومین گام، میان حدود متن و افقهای بافت، در نمونۀ سورگانی موردبررسی، کوشش میشود تا از برخی واژگان نظریۀ روابط متن در بافت، شامل موضوع متن، عنوان متن در پرتوی نظریه، بافت متن و مخاطب نخستین متن و مخاطبان روزآمد تا دورۀ معاصری، قرائت تازهای صورت گیرد.
نظام تنزیل در هنگام آشکارگی و بهطور مشخص در زبانیافتگی قرآنی و تجربۀ آشکارگی گفتمانی، چه اوصاف خودویژهای به خود میگیرد؟ در حقیقت، با نظام تنزیل، چهار اتفاق خودویژه در پیوستگی با متن مقدس شکل میگیرد:
- 1. اصل حیث زمانمایگی هستیداری الهیاتی، بهمثابه اصلی در موجودیت انسانشناخت وجود و زمانمایگی پدیدار تعین میگیرد؛
- 2. این تعین زمانمایه، بهمثابه یک منطق، روش، الگو و پارادایم، نماد و نمود گفتمانی مییابد و رسم زمانی ساحت زیست الهیاتی میشود؛
- 3. این گفتمان زمانی در ظرف وجودی انسان کامل محمدی و علوی، نماد عینی مییابد تا امکان عینیت انسانی رشد قرآنمدار و رویش برنامهای زندگی بر مدار کتاب کریم، به معرضنظر آید؛
- 4. و از مجرای منطق دلالی در معناشناسی نظاموارۀ متن (در روششناسیهای گوناگون) استنتاج و نظریهپردازی قرآنبنیان رشد تفسیر دین و تجربۀ زیستمند آن از ساحت تفسیر دلالی تا هرمنوتیک وجود و در این راستا، جایداری فهم آیندهنگار راهبردی متن در تدبیر برنامهای پدیدار انسانی، اجتماعی و تمدنی امکان ظهور مییابند.