در نشست اخیر گروه پژوهشی فقه و حقوق استاد راهبر جلسه، حجتالاسلاموالمسلمین احمد آکوچکیان، اذعان کرد: فصلی از واکاوی ایدهها و عناصر پایه برای شکلگیری نظریۀ اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت در عرصههای پیوستۀ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و علمی تنقیح «اندیشه، نظریه و گفتمان ولایت فقه» است. ظهور نظریۀ جمهوری اسلامی فرصت تازهآمد نظری ـ اقدامیِ جامعنگری را در انگارۀ مبنای خویش دربارۀ اندیشه و سیاست با محوریت چهار مفهوم پیشرفت، قدرت، دانش و مشروعیت، یعنی اصل ولایت فقیه، نوید بخشید؛ انگارهای که گرچه به لحاظ مضمون و هویت با پیشینۀ اندیشه و عینیت جهان اسلامی پیوند داشته است، اما سامانۀ تازهآمدی در نگرش به دین و ماهیت دینورزی از وجه نظر علمالاجتماعی و مدیریت تغییر در جهان جدید را پیشرو میگذارد. بهدرستی آیا اندیشۀ دینشناخت پیشرفت و پیشرفتشناخت دین و به تعبیری دیگر، اندیشۀ ولایتمند تغییر همین فقه در احکام در تفسیر مرسوم پیشینیِ حوزوی آن است؟ آیا ولایتمندی تغییر از آنِ «فقه در احکام» است؟ آیا نظام ولایت فقیه در تکملههای تحلیلی نظریات و تجربیات معاصری همچنان وفادار به نقش بنیادین فقه منحصر به احکام و ظرفیت ولایت آن بر کلیت نظام اجتماعی است؟ ریشۀ این نگرش مبنای بایسته در منابع دینی کجاست؟ و اگر آموزههای دین و بهطور خاص قرآن کریم، حدیث آلالبیت (ع) و اصل عقلانیت جامع، راهبر به ولایتمندی تفقه در دین هستند بر تاریخ تفکر دینی چه گذشت که ایدۀ ولایت تفقه در دین به ایدۀ ولایت تفقه در احکام و ایدۀ ولایت فقیه در دین به ایدۀ ولایت فقیه در احکام فروکاست؟