به گزارش دبیر گروه پژوهش تفسیری مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نشست تحلیلی دیگری درخصوص فراآسیبهای معنای زندگی با سورۀ مسد برگزار شد. در این نشست به تحلیل سطوح بحران معنای زندگی پرداخته شد. استاد راهبر جلسه، احمد آکوچکیان، دراینباره گفت: همانطور که در نشستهای پیشین اشاره شد «فروکاهشی شخصیت» سبب فروکاهشی سطح معنای زندگی و درنتیجه، بروز فراآسیبهای سلامت انسان میگردد. «فروکاهشی معنی» اُفت سطح و منزلت زیستیِ آدمی در زندگی و موقعیتهای زندگیْ ناشی از کاستی ناشایست در چراییها و چگونگیهای زندگی است. در تحلیلی تفصیلیتر، گسترۀ فروکاهشی معنای زندگی از بحران در فلسفۀ زندگی و چراییها و چیستیهای هستیشناختی و انسانشناختی تا بنبست در چگونگیهای زندگی از ابهام بایدها، نبایدها و شایدها و نشایدهای زندگی تا شکستگی در معیارها و میزانهای جهتبخش به اولویتها و وادادگی جهتگیری احساسها و عاطفهها و عملکردهای انگیزشهای آدمی را شامل است.
وی افزود: با این تعریف تحلیلی، میتوان دو سطح از بحران معنا را دریافت:
1. سطح اول بحران در اصل خودی و بنبست یا عبث در خودیِ فردی، سازمانی و اجتماعی، از بنیان فلسفۀ زیستی تا نظام انگیزهها تا سطوح احساسی و عاطفی و نیز عملکرد انگیزشیِ خویشْ که خود را در ساختار شخصیتی آدمی نشان میدهد؛
2. و در سطح دوم، تورم یا رکود ظرفیتها و امکانات حیات، از ظرفیتهای جهان من تا ظرفیتهای جهان جز من، بهگونهای که یا راکد میافتند و یا بهنادرستی به کار گرفته میشوند. شخصیت واافتاده لیاقت راهبری شایستۀ ظرفیتهای زندگی خویش را ندارد.
فصل مشترک همۀ این تباهی و فروکاهشی معنی زندگی و شخصیت و سیاهی و فروبختی در موقعیتْ گمشدگی یا وادادگی در آرمان برگزیده و هدفهای مترتب بر آن و جهتگیریِ زندگی و تمامیت شخصیت آدمی است. «غی» هدف و جهت نازل و پست حیات و هر آرمان و جهتی در زندگی است و «شخصیت» منهای آرمان رشد و ناپیوسته با آن است که در دو سطح پیشتر یادشده جلوه میکند. این فروکاهشی تا جایی میرسد که حتی داشتههای انبارشده و نیز کسبوکار و تکاپوها و تحرکات آدمی نه تنها ناکارآمد در نیکبختی و توفیق زندگی، بلکه کارمایۀ رکود و انحطاط آدمیاند؛ داشتههایی که میتوانند رزق زندگی باشند وزر و وبال زندگی و انسانِ فروکاسته میشوند.