4:40 قبل از ظهر
7 دی 1403

زن در تفسیر و تحقق روح نبوت و امامت

تاریخ حضور نقل و وحی انبیایی، در ضرب با عقل، فرصت ظهور حقیقت دین را بخشید و با رخ‌نمود گام‌به‌گام بالغ‌تر اصل امامت در تاریخ نبوت تا حضرت موسی و در اوج معیار آن، با مصطفای نبی میدان نظریۀ به‌سامان‌آمدۀ امامت معیار را در اوصیای او تفسیر بخشید تا الگوی تحقق دین نیز امکان عینی گیرد. از امام علی تا امام مهدی، تاریخیت بشر در این عصر اوصیایی معنای معیار می‌گیرد و ترجمان بانویی آن با فاطمۀ زهرا بدین سان برای همۀ تاریخ حضور ممکن زنده می‌گیرد. با این بانوی معلم، این بانوی امام، همۀ تجربه‌های علی مرتضا تا مهدی موعود یک‌ جا حاضر است. و مباد که بر رسم غلط تاریخ تشیع او را تنها و بیشتر در میدان تجربۀ رنج حاضر بینگاریم:
1.فرزندی خدیجه تا مادری برای زینبْ خط بانوی معیار را در سه نسل (مادر، خود و فرزند) به یادگار می‌گذارد؛
2.آموزه‌های فلسفی تا وجودی تجربۀ معنا را با مکتب نیایشی او در مثل نیایش‌های هفته پیش‌رو داشته باشیم؛
3.الگوی تربیتی او را در رسم مادری برای پدر و تربیت‌سازندگان راهبردی هر جهان معاصری با حسن و حسین و فاطمۀ میدانی (زینب) پیش‌روی داشته باشیم؛
4.الگوی فرهنگی او را در نوع راهبری انسان مکی و جامعۀ مدنی در عصر رسول خودآگاه باشیم؛
5.الگوی رفتار تدبیری آینده‌نگار راهبردی او را در عبرت هموارۀ تاریخی عصر رسول و وقت رحلت رسول با افق اندیشه و الگوی مدیریت استراتژیک بیاموزیم؛
6.و اوج تجربۀ باطنی را در متن رهسپاری به ژرفای معناداری زندگی در جنس تجربه‌های رنج آن بانوی معلم، آن بانوی امام، همواره در دید داشته باشیم؛
7.و استغنای او را از روزگار حتی در جنس مرگ و شیوۀ به خاک رفتن، در متن تجربۀ ممکن زندگی خویش به تمرین درآوریم.
8.بدین سان زن هست، چون انسان هست و این یعنی آن‌که در نقش انسانی تجربۀ رشدْ زن و مرد نداریم. زن و مرد از حیث وجودی انسان هستند. در این لایه، از آدمیت و زیستمان سخن می‌رود نه جنس و جنسیت. پس فاطمۀ زهرا و علی مرتضا هردو نمادهای عینی و زمینی معیار امامت معیار هستند. زن و مردی در میان نیست. و در عینیت تحققی دین و تجربۀ معنای زندگی، آری زن و زنانگی، مرد و مردانگی در میان است و در این عرصه نیز، آن معلم بانو از زن معیار تجربۀ عینی پیش‌رو می‌گذارد.