از منظر این قلم، اولین عامل تعینبخش هویتی هر دانشی ازجمله دانش تصمیمگیری استراتژیک و به این قرار دستیابی به دانشی درونزا، فهم مبانی پارادایمی آن علم است. بدین سان تبیین این مبانی میتواند در گام اول به اندیشهورزان عرصۀ پیشرفتپژوهی و مطالعات دینشناخت راهبردیْ قدرتِ شناخت، نقد و تولید علم عطا کند و آنها را در این فرایند اندیشهورزی وارد، سهیم و دخیل کند. افزونبر آن، امکان بومیسازی یک اندیشه و برتر از آنْ تولید دانش تصمیمگیری استراتژیک بربنیان اندیشه و مبانی پارادایمی قرآنی را ممکن سازد. و در گام بعد، تصمیمگیرندگان حوزۀ تحولات راهبردی اجتماعی را رهنمون خودآگاهی به ضرورت و اهمیت مبانی پارادایمی قرآنشناخت در تصمیمگیریهای استراتژیک و چارهاندیشی برای فصلی از مبانی پارادایمی نظام جمهوری اسلامی ایران و ضرورت بهکارگیری و بهرهمندی از این مبانی در شناسایی و حل مسائل و به این قرار مدیریت موقعیتهای استراتژیک پیشرو نماید.