4:54 قبل از ظهر
27 آبان 1404

بررسی ساحت‌های وجودی انسان در تفسیر موضوعی دین با رویکرد انسان‌شناسی دینی

در ادامۀ سلسله‌نشست‌های پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، نشستی با محوریت تحلیل ساحات وجودی انسان در نسبت با تفسیر موضوعی دین برگزار شد. این نشست که در گروه پژوهش‌های نظری و مطالعات مبنا با همکاری گروه پژوهش علوم انسانی و بینارشته‌ای برگزار گردید، با راهبری علمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد آکوچکیان، به واکاوی ریشه‌ای نسبت دین و انسان با تکیه بر الگوی تفسیر موضوعی پرداخت.

در این نشست علمی، تفسیر موضوعی دین نه‌تنها به‌مثابۀ روشی برای استخراج مفاهیم، بلکه به‌مثابۀ رویکردی جامع در تبیین رشد انسانی معرفی شد. حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد آکوچکیان با اشاره به این‌که «ساحات آموزه‌های دین می‌تواند براساس تلقی از ساحات وجودی انسانی در عیار تفسیر موضوعی قرار گیرد» تصریح کرد: «براساس تعریف دین به‌مثابۀ الگوی رشد فراگیر انسانی قابل‌استنباط از سه منبع وحی، عقل و سنت، می‌توان تمامی ابعاد انسانی را در نسبت با هدف غایی دین یعنی «هدایت و کمال انسانی» بازخوانی کرد.»

در ادامۀ نشست، تبیینی از نگاه انسان‌شناسی دینی ارائه شد که براساس آن، ساحات گوناگون وجود انسان، از قبیل ساحت جسمانی، زیستی، تاریخی، فرهنگی، دنیوی و اخروی، فعلی و آرمانی، مادی و معنوی به‌صورت منظومه‌ای واحد و هماهنگ فهمیده می‌شوند. این انسان‌شناسی با تکیه بر جامعیت دینْ ابعاد مختلف انسان را در مسیر هدایت و رشد معنا می‌کند و هریک از ساحات را در میزان نقش آن در رساندن انسان به سعادت حقیقی مورد تأکید قرار می‌دهد.

از نکات تأکیدشده در این نشست آن بود که دینْ اساساً با هدف هدایت انسان تعریف می‌شود، اما برای تحقق این هدفْ از سایر معرفت‌های انسانی نظیر معرفت تجربی و فلسفی نیز بهره می‌گیرد؛ بدین معنا که استفاده از روش‌های دیگر شناخت، در چارچوب غایت‌مندی دین، امری موجه و مطلوب است.

این نشست با تمرکز بر طراحی الگوهای بینارشته‌ای در انسان‌شناسی دینی و نسبت آن با روش تفسیر موضوعیْ گامی مهم در پیشبرد گفتمان رشد انسانی از منظر دین به‌شمار می‌رود.

دین، با هدف هدایت و رشد انسان، دارای ظرفیت منحصر به‌فردی برای شناسایی و سازماندهی ابعاد مختلف وجودی انسان است. وقتی تفسیر موضوعی دین با انسان‌شناسی دینی ترکیب می‌شود، دین نه‌فقط به‌مثابۀ پاسخگو به نیازهای بشری، بلکه به‌مثابۀ «راهنمایی برای رشد ساحتی» انسان ظاهر می‌شود، الگویی از تفسیر که افق‌های جدیدی از کمال‌جویی دربرابر انسان مؤمن می‌گشاید.